پیامک های عاشقانه بخش ۱۰۲

پیامک های عاشقانه بخش ۱۰۲

ای کاش اول ماه به جای اینکه میگفتم:
بهمن آمد…
میگفتم بَه تو آمدی…
اما هرگز ناامید نیستم…
چند روز دیگر هم از بهمن باقی مانده …
من دیوانه وار چشم به راه تو أم نور چشم هایم. … سین مِـثِهــ سـآرآ ?
✯✯✯✯✯✯✯✯✯✯✯
زیــر بـآرونــآ بـرقــــص
دیگـه از دوریـش نتــرس
مـــطــمـــئــن بــآشـــــــــ
عـآشقـت بـود بـر میـگـردهـ:)
✯✯✯✯✯✯✯✯✯✯✯
مـسعـود صـآدقـلـو

I aM oVeR tHe MoOn:) گاهی بدجور چشم و قلبم هوس چشمانت را میکند….
مثل دیروز آن هم سر سفره عقد… ●| دلــــم
●| بهانــیه تـو را دارد تو زندگی خیلیامون یکی هست که ؟!؟

تا میتونسته دلمونو شکونده
اما اگه بگه

دوســـت دارم میگی من بیشـــــتر … عجیب اتفاقی بود عشق، آن روز
پا گذاشتم روی تمام اعتقاداتم
منطق ها برایم بی معنی شد
همه زندگی ام به هم ریخت
و اینها همه زیر سر دل بود
افسوس…
#بداهه
#خاص بی نگاه عشق مجنون نیز لیلایی نداشت…
کاش چشمان تو هم انقدر زیبایی نداشت…
این منم پنهانترین افسانه ی شب های تو …
انکه در مهتاب باران شوق پیدایی نداشت…
در گریز از خلوت شبهای بی پایان خود…
بی تو اما خواب چشمم هیچ لالایی نداشت… من دیوانه نیستم
من فقط در خیالم با خیالت
بی خیال عالمم . . . اگر دوستش دارید به زبان بیاورید! پانتومیم که بازى نمی کنید،
از ترس باختن غروری که گاه ارزشش را ندارد.. با اشاره می خواهید بفهمانید واقعاً دوستش دارید و به زبان نمى آورید،
یکى از راه می رسد که بى هیچ عشقى تکه کلامش “دوستت دارم” است…
مى آید، مى گوید، مى برد دلش را و شما می مانید و “دوستت دارم” هایى که در عطر پیراهنش جا مانده است…

#سحر_رستگار بهشت یعنی
یک موسیقی ملایم باشد
تو اینجا باشی
سرت روی پایم
دست راستم لای موهات
و دست چپم در حال نوشتن شعر…

اما صبر کن،
من که چپ دست نیستم!
مهم نیست،
تا آن روز تمرین می‌کنم…
اولویت همیشه با موهای “تو” ست! من
سراپا
همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت
نوازش باش … دیشب در مراسم خواستگاری روبروم نشسته بود اما نمیتوانستم به چشمهایش نگاه کنم
انگار یه رویا بود به ارزو هام رسیدم….فردا عقدمونه https://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gifخاصِ توhttps://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gif
چـــــه صبحـــــے میشــه….
اوڹ صبحـــــے
کــــه بــا صـدای گوشـــــے
از خـواب بیـــدار میشـــــے
صـدات درنمیـاد!
ولـــــے از پشـت خـط
یــه صــدای مهــربــون میگـــه:
تنبــل کــوچـولـوی مڹ
پاشــو میخوام روزمــو
بــا شنیدن صدات شروع کنـــــم…!! و عشق قافیه اش,گرچه مشکل است اما

خدا اگر که بخواهد,ردیف خواهد شد . . . عشق یک سینه و خروار صفت میخواهد
بچه بازیست مگر؟
عشق جگر میخواهد باور کن…
“عین”و“شین”و“قاف”
جدا از هم که باشند
هیچ خاصیتی ندارند
اما در کنارهم،
معجزه می آفرینند
درست مثل من وتو. خیال در همه عالـــم

برفت و بازآمــــد

که از حضور تــــــــــو

خوشتر ندید جــــــایی را … دوس داشتن که به همش چت کردنُ همش زنگ زدن نی
باید اولویت اولت باشع
هَس؟ نمیدانم قهوه بود …
یا…
*چشمانش* قهوه ای بود…
هر چه بود…
چند سالی هست خواب از سرم پرانده. …