

اشعار اربعین حسینی (۲)
اشعار اربعین حسینی (۲)
مجموعه: شعر و ترانه
گلم پرپر شد و بوی گلاب آید ز خاک اوبگو ای باغ سرخ من، گل من کو گل من کوحسین جانم، حسین جانم
نمی گویم چها دیدم که از من باخبر بودیبه هر کویی گذر کردم تو با من همسفر بودیحسین جانم، حسین جانم
نمی دانم چسان بی تو، به سر عزم وطن دارمز هجده یوسفم با خود فقط یک پیرهن دارمحسین جانم، حسین جانم
به غیر از اشک چشم خود نیاوردم گلابی راکه من هرگز ننوشیدم بدون گریه آبی راحسین جانم، حسین جانم
سحر چون پیک غم از در درآیدشرار از سینه، آه از دل برآید
درای کاروانی از وطن دوربه گوش جان ز دیوار و درآید
گمانم کاروان اهلبیت استکه سوی کعبهی دل با سرآید
گلاب از چشم هر آلاله، جاری استکه عطر عترت پیغمبر آید
پس از یک اربعین اندوه و هجرانبه دیدار برادر، خواهر آید
همان خواهر که غوغا کرده در شامهمان ریحانهی پیغمبر آید
همان خواهر که با سِحر بیانشبه هر جا آفریده محشر آید
همان خواهر که کس نشناسد او رابه باغ لالههای پرپر آید
همان خواهر ولی خاطرپریشانسیهپوش و بنفشهپیکر آید
اگر از کربلا، غمگین سفر کردکنون از گَرد ره، غمگینتر آید
نوای «وای وای» از جان زهراصدای «های های» حیدر آید
از این دیدار طاقتسوز ما راهمه خون دل از چشم تر آید
غمآهنگی به استقبال یک فوجکبوترهای بیبال و پر آید
بیا با این کبوترها بخوانیمسرودی را که شام غم سرآید:
«شمیم جانفزای کوی بابممرا اندر مشام جان برآید»
«گمانم کربلا شد، عمّه! نزدیککه بوی مُشک ناب و عنبر آید»
«به گوشم، عمّه! از گهوارهی گوردر این صحرا، صدای اصغر آید»
«مهار ناقه را یک دم نگهدارکه استقبال لیلا، اکبر آید»
«ولی ای عمّه! دارم التماسیقبول خاطر زارت گر آید»،
«در این صحرا مکن منزل که ترسمدوباره شمر دون با خنجر آید»
ای ساربان! ای ساربان! محمل نگهدارآمد به منزل کاروان، منزل نگهدار
محمل مران، محمل مران، شهر دل اینجاستاین کاروان خسته دل را منزل اینجاست
اینجا بهار بی خزانِ من خزان شداز برگﹾ برگ لاله هایم خون روان شد
اینجا همه دار و ندارم را گرفتندباغ و گل و عشق و بهارم را گرفتند
اینجا به خاک افتاده بود و هست عباسهم مشک خالی، هم علم، هم دست عباس
اینجا ز هم پیشانی اکبر جدا شدبابا تماشا کرد و فرزندش فدا شد
اینجا ز آل الله منع آب کردندبا تیر طفل شیر را سیراب کردند
اینجا صدای العطش بیداد می کردبر تشنه کامان آب هم فریاد می کرد
اینجا همه از آل پیغمبر بریدندریحانه ی خیر البشر را سر بریدند
اینجا ستم بر عترت و بر آل گردیدقرآن به زیر دست و پا پامال گردید
اینجا به خون غلطید یک گردون ستارهاینجا کشید از گوش، دشمنﹾ گوشواره
اینجا زدند آل علی را ظالمانهشد یاس ها نیلوفری از تازیانه
اینجا چو از خانه به دوشان خانه می سوختدامان طفلان چون پر پروانه می سوخت
اینجا به گردون رفت دود آه زینبحَلقِ بریده شد زیارتگاه زینب
اینجا عدو بر زخم پیغمبر نمک زدهر برگ گل را مُهری از غصب فدک زد
اینجا زگریه ناقه ها در گِل نشستنددُردانه های وحی در محمل نشستند
ای کربلا! گل های سرخ یاس من کو؟ای وادی خون! اکبر و عباس من کو؟
با غنچه ی نشکفته ی پرپر چه کردی؟با حنجر خشک علی اصغر چه کردی؟
خون جگر از دیده ام بر چهره جاریستپیراهن آوردم به همره، یوسفم نیست
تصویر درد و داغ در آیینه دارمچون آفتابﹾ آتش درون سینه دارم
خاموش و در دل گفتگو با یار دارمدر سینه داغ هیجده دلدار دارم
بعد از حسین از عمر خود آزرده بودمای کاش من با آن سه ساله مرده بودم
اشکم به رخ آهم به دل سوزم به سینهبی تو چگونه من روم سوی مدینه
ای کاش چون تو پیکرم صدچاک می شدای کاش جسمم در کنارت خاک می شد
گیرم که زنده راه یثرب را بپویمزهرا اگر پرسد حسینم کو چه گویم؟
بگذار تا سوز دلم مخفی بمانداین صفحه با سوز خود میثم بخواند
منبع:aviny.com
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار اربعین حسینی اشعار اربعین حسینی (۳)اشعار اربعین حسینی (۵) متن نوحه اربعین حسینیاشعار اربعین حسینی (۴)متن نوحه های اربعین حسینی