

اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع)
اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع)
مجموعه: شعر و ترانه
اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع)،شعر شهادت
از زهر خصم کافرم،می سوزه از پا تا سرمداد از جدایی،رضا کجاییدر ذکر یا رب یا ربم،خَلّصنی یا رب بر لبمذکر صلاتم،بده نجاتم
از کینه ی این دشمن یهودی،مونده برام جراحت و کبودیمَرهَم ِ دل ناله های یا زهراواغربتا واغربتا واویلا…
در بین زنجیر جفا،دلخون ِ ظلم ِ اشقیامضطر شدم من،پرپر شدم منماندم اسیر درد و غم،دشمن کند بر من ستمچه بی کرانه، با تازیانهبی حرمتی گر شد به محضر من،امّا نشد از تن جدا سر مناز غربت کرببلا واویلا…واغربتا واغربتا واویلا…
بیشتر بخوانید: گوشه ای از زندگانی امام موسی کاظم (ع)
اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع)
مردی که نام دیگر او «آفتاب» استبین غل و زنجیر هم عالی جناب است
حبل المتین ماست یک تار عبایشاین مرد از نسل شریف بوتراب است
هنگام طی الارض و معراجش یقیناً …… روح الامین در محضرش پا در رکاب است
پیداست از باب الحوائج بودن اوهر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است
با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شدهر کس به پای او بیفتد کامیاب است
بدکاره ای را زود سجّاده نشین کرداعجاز او بالاتر از حدّ نصاب است
چیز کمی که نیست … آقا چارده سالزیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است
نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شومدست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟!
با ناسزا باب زدن را باز کردهاین بد دهان بی حیا ذاتش خراب است
از حیدر و زهرای اطهر کینه داردهر صبح و شب دنبال تسویه حساب است
از بس که گلبرگ تن آقا خمیدهزندان تاریکش پر از عطر گلاب است
زخمی که در زیر گلوی او شکفتهیادآور زخم و غم طفل رباب است
با این غل و زنجیر و لب های ترک دارتنها به یاد زینب و بزم شراب است
چوب یزید و گریه ی اطفال ای وایحرف کنیزی و زبانم لال ای وای
بیشتر بخوانید: اس ام اس شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
شعر شهادت امام موسی کاظم (ع)
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفتاز بال من شکسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم که تازه بود
با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت
بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشتوقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت
راضی نشد به بالش سختی که داشتمزنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بودبا پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
روزم لگد نخورده به آخر نمی رسیدبا درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت
دیروز صبح با نوک شلاق پا شدمپلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت
از چند جا ضریح تنم متصل نبودپهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
تابوت از شکستگی ام کار می گرفتگاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هااز دوست داشتن(فروغ فرخزاد)اشعار زیبا و خواندنی قیصر امین پوراشعار زیبای ملکالشعرا بهار (۲)اشعار زیبای مهدی اخوان ثالث (۲)اشعار مهدی اخوان ثالث (۳)تکیه کردم بر وفای او… + متن شعرهای آلبوم جدید محسن چاوشی