به جان تا شوق جانان است ما را (فروغی بسطامی)
به جان تا شوق جانان است ما را (فروغی بسطامی)
مجموعه: شعر و ترانه
اشعار زیبا و خواندنی فروغی بسطامی
میرزا عباس فروغی بسطامی غزلسرای بزرگ دوران قاجار در سال ۱۲۱۳ هجری قمری در کربلا زاده شد. بعد از فوت پدر به ایران آمد و نزد عموی خود دوستعلیخان به مازندران رفت. او ابتدا «مسکین» تخلص میکرد ولی پس از ورود به دستگاه شجاعالسلطنه، تخلص خود را به نام فروغالدوله از فرزندان او به «فروغی» تغییر داد. در غزلسرایی شیوهٔ سعدی را درپیش گرفت و الحق به خوبی از عهده برآمد.
به جان تا شوق جانان است ما را
چه آتشها که بر جان است ما را
بلای سختی و برگشته بختی
از آن برگشته مژگان است ما را
از آن آلوده دامانیم در عشق
که خون دل به دامان است ما را
حدیث زلف جانان در میان است
سخن زان رو پریشان است ما را
چنان از درد خوبان زار گشتیم
که بیزاری ز درمان است ما را
ز ما ای ناصح فرزانه بگذر
که با پیمانه پیمان است ما را
ز بس خو با خیال او گرفتیم
وصال و هجر یکسان است ما را
سر کوی نگاری جان سپردیم
که خاکش آب حیوان است ما را
شبی بی روی آن مه روز کردن
برون از حد امکان است ما را
گریبان تو تا از دست دادیم
اجل دست و گریبان است ما را
به غیر از مشکل عشقش فروغی
چه مشکلها که آسان است ما را
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار زیبای عید نوروز (۳) الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی( حکیم سنایی)شعر برای روز اول مهر (محمدعلی حریری) شعر زیبای فریبا شش بلوکی ( فریاد او )شعر زیبای پارینه (مهدی اخوان ثالث)شعر زیبای گول از فریبا شش بلوکی