تمثیلی از ذات پاک خداوند
تمثیلی از ذات پاک خداوند
مجموعه: اصول و فروع دین
خداوند خالق اشیاست؛ یعنی پدیدآورنده و پیدا کننده اشیاست
خداوند متعال برای تبیین حقایق غیبی و آشنایی و تعریف اذهان بشر با این امور، بر وی منت نهاده و این حقایق را در لباس تمثیلات و تشبیهات و در لباس محسوسات و ملموساتی که دسترسی به آن ها و فهم و درک شان برای عقول بشری امکان پذیر است، ارائه می دهد.امروزه بشر با بسیاری از اختراعات علمی و امکانات و تجهیزات پیچیده ای همچون سفینه های فضایی، ابر رایانه ها، وسایل ارتباط جمعی و مانند آن ها مواجه است که تا پیش از این برای بشر حتی درک و فهم چنین صنایع پیشرفته ای ممکن نبود و حتی در فرهنگ لغات بشری نیز نامی برای این تجهیزات وجود نداشت.
بر فرض بخواهیم برای فردی که در قرن های گذشته زندگی می کرده است، درباره این تجهیزات توضیحاتی بدهیم، کاری بیهوده است؛ زیرا این فرد نه با این تجهیزات آشناست و نه فهم دقیق این امور را دارد.
برای بشر عادی و مادی نیز درک مفاهیم و حقایق غیبی، چنین حالتی وجود دارد و پیمانه عقل و اندیشه وی گنجایش اقیانوس ژرف و بیکران عالم غیب و اسرار و رموز فراوان آن را ندارد؛ از این رو خداوند متعال برای تبیین حقایق غیبی و آشنایی و تعریف اذهان بشر با این امور، بر وی منت نهاده و این حقایق را در لباس تمثیلات و تشبیهات و در لباس محسوسات و ملموساتی که دسترسی به آن ها و فهم و درک شان برای عقول بشری امکان پذیر است، ارائه می دهد.(۱)«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُّبَارَکَهٍ زَیْتُونِهٍ لَّا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»؛ «خدا نور آسمان ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه اى است، آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود؛ نزدیک است که روغنش هر چند بدان آتشى نرسیده باشد، روشنى بخشد؛ روشنى بر روى روشنى است، خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى کند و این مثل ها را خدا براى مردم مى زند و خدا به هر چیزى داناست».(۲)کلمه «نور» بیانگر چیزی است که اجسام تیره را برای دیدن ما روشن می کند و هر چیزی به وسیله آن ظاهر و هویدا می گردد، ولی خود نور برای ما ذاتاً مکشوف و هویداست، چیز دیگری آن را ظاهر نمی کند.
نور عبارت است از چیزی که ظاهر بالذات و مظهر غیر است. این اولین معنایی است که کلمه نور را برای آن وضع کرده اند و چون وجود و هستی هر چیزی باعث ظهور آن چیز برای دیگران است؛ پس مصداق تام نور همان وجود است و از سوی دیگر، چون تمامی موجودات وجودشان به ایجاد خدای تعالی است؛ پس خدای تعالی کامل ترین مصداق نور است. اوست که ظاهر بالذات و مظهر ماسوای خویش است و هر موجودی به وسیله او ظهور می یابد و موجود می شود. (۳)
به عبارتی دیگر هیچ چیزی در مقابل نور خدا نیست و همه نورها در مقابل نور خدا ظلمتند و سایر اشیا اگر پیدا و پیدا کننده هستند، در ذات خودشان تاریک هستند و خدا آن ها را پیدا و پیدا کننده کرده است؛ همچنانکه می فرماید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» (۴) و خدا ظاهر است؛ یعنی پیداست. خداوند خالق اشیاست؛ یعنی پدیدآورنده و پیدا کننده اشیاست.
بیشتر بخوانید: چگونه می توان خدا را درک کرد؟
قرآن در پرتو این مثل، حقیقت ذات نامتناهی الهی را تا حدودی برای ادراکات محدود بشری نزدیک ساخته و نمونه کوچکی را که برای حواس آدمس قابل درک است، برای او ترسیم کرده است؛ زیرا بشر از دستیابی به اصل و حقیقت ذات مقدس خداوندی عاجز و ناتوان است. (۵)
هیچ چیزی در مقابل نور خدا نیست و همه نورها در مقابل نور خدا ظلمتند
بد نیست ویژگی های نور را از نظر بگذارنیم:۱٫ نور زیباترین و لطیف ترین موجودات در جهان ماده است و سرچشمه همه زیبایی ها و لطافت هاست.
۲٫ نور بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در جهان ماده دارد. نور با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه می تواند کره زمین را در یک چشم بر هم زدن (کمتر از یک ثانیه ) هفت بار دور بزند؛ به همین دلیل مسافت های فوق العاده عظیم و سرسام آور نجومی را فقط با سرعت سیر نور می سنجند و واحد سنجش در آن ها سال نوری است؛ یعنی مسافتی را که نور در یک سال با آن سرعت سرسام آورش می پیماید.
۳٫ نور وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است و بدون آن، چیزی را نمی توان دید، بنابراین هم «ظاهر» است و هم «مظهر» (ظاهرکننده غیر).
۴٫ نور آفتاب که مهم ترین نور در دنیای ماست، پرورش دهنده گل ها و گیاهان بلکه رمز بقای همه موجودات زنده است و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور (به طور مستقیم یا غیر مستقیم) زنده بماند.
۵٫ امروز ثابت شده که تمام رنگ هایی را که ما می بینیم، نتیجه تابش نور آفتاب یا نورهای مشابه آن است و گرنه موجودات در تاریکی مطلق رنگی ندارند.
۶٫ تمام انرژی های موجود در محیط ما (به جز انرژی اتمی) همه از نور آفتاب سرچشمه می گیرند؛ حرکت بادها، ریزش باران و حرکت نهرها و سیل ها و آبشارها و بالاخره حرکت همه موجودات زنده با کمی دقت به نور آفتاب منتهی می شود. سر چشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه می دارد، همان نور آفتاب است؛ حتی گرمی آتش که از چوب درختان و یا ذغال سنگ و یا نفت و مشتقات آن به دست می آید نیز از گرمی آفتاب است؛ زیرا همه این ها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و حیواناتی باز می گردند که حرارت را از خورشید گرفته و در خود ذخیره کرده اند؛ بنابراین حرکت موتورها نیز از برکت آن است.
۷٫ نور آفتاب، نابود کننده انواع میکرب ها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین به بیمارستان بزرگی تبدیل می شد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند. خلاصه هر چه در این پدیده عجیب عالم خلقت (نور) بیشتر می نگریم و دقیق تر می شویم، آثار گرانبها و برکات عظیم آن آشکارتر می شود.
حال اگر بخواهیم برای ذات پاک خدا تشبیه و تمثیلی از موجودات حسی این جهان انتخاب کنیم (اگر چه مقام با عظمت او از هر شبیه و نظیر برتر است) آیا جز از واژه نور می توان استفاده کرد؟! همان خدایی که پدید آورنده تمام جهان هستی است، روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زنده اند و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند که اگر لحظه ای چشم لطف خود را از آن ها باز گیرد، همگی در ظلمت فنا و نیستی فرو می روند.
کلام آخر:هر چند مقام والا و منزلت شایان الهی از هر شبیه و نظیری برتر است، اما به راستی برای ذات پاک خداوند تشبیه و تمثیلی، بهتر از واژه «نور» نمی تواند گویای این حقیقت باشد و اگر نبود که خدای متعال خود این تمثیل و تعبیر را برای تقریب اذهان با ذات بی همتای خود در اختیار بشر نهاده است، ما را سزا نبود که بخواهیم ذات پاک کبریایی خداوند متعال را به امری تشبیه و مثالی در این باره یاد کنیم.(۶)
==========================پی نوشت ها:۱٫ ر.ک: قاسمی، تمثیلات قرآن و جلوه های تربیتی آن، ص ۱۵۸٫۲٫ نور: ۳۵٫۳٫ ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۱۷۲٫۴٫ حدید: ۳٫۵٫ مطهری، آشنایی با قرآن، ج۴، ص ۱۰۱٫۶٫ ر.ک: تمثیلات قرآنی و جلوه های تربیتی آن، ص ۱۶۱
منبع:tebyan.net
در ادامه بخوانید خدا کیست؟ سؤالی کفرآمیز یا خداشناسانه؟خدا کجاست؟اگر خدا را شناختی رهایش نمیکنی!عدل به چه معناست؟منظور از اول و آخر بودن خداوند چیست؟آیا خدا من را فراموش کرده است؟