حكایت دستور براى رفع مزاحمت مردم
حكایت دستور براى رفع مزاحمت مردم
مجموعه: شهر حکایت
حكایت دستور براى رفع مزاحمت مردمیكى از مریدان نزد پیر مرشد خود آمد و گفت: چه كنم كه از دست مردم در رنج مى باشم؟آنها زیاد نزد من مى آیند و وقت عزیز مرا مى گیرند.پیر مرشد به او گفت: به این دستور عمل كن تا از دور تو پراكنده گردند و آن اینكه: به فقیران آنها قرض بده و از ثروتمندان آنها چیزى را بخواه. در این صورت فقیران بر اثر نداشتن پول براى اداى قرض و ثروتمندان از ترس پول دادن، نزد تو نیایند و اطرافیان خلوت گردد.گر گدا پیشرو لشگر اسلام بودكافر از بیم توقع برود تا در چینمنبع:حكایت هایی از سعدی
گنجینه مثل ها و حکایاتحكایت «آموختن خاموشى از حیوانات»حكایت ملا و خرشحكایت دیو و سلیمانحكایت گله از همسر ناسازگارحکایت «قصاص روزگار»