حکایت «دوری از پرچانگی»
حکایت «دوری از پرچانگی»
مجموعه: شهر حکایت
حکایت آموزنده
گروهی از حکیمان فرزانه به درگاه انوشیروان آمدند و درباره موضوع مهمی به گفتگو پرداختند، ولی بوذرجمهر (بزرگمهر) که برجسته ترین فرد حکیمان بود، خاموشی نشسته بود حرفی نمی زد.حاضران به او گفتند: (چرا در این بحث و گفتگو با ما سخن نمی گویی؟)بوذرجمهر پاسخ داد: وزیران همانند پزشکان هستند، پزشک جز به بیمار دارو ندهد وقتی که من می بینم رأی شما درست است، سخن گفتن درباره آن، از حکمت و راستکاری دور است:
چو کاری بی فضول من بر آید مرا در وی سخن گفتن نشاید(۱۳۱)و گر بینم که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینم گناه است
منبع: alhassanain.org
گنجینه مثل ها و حکایاتبرو ماستت رو کیسه کن!!ریشه تاریخی ضربالمثل ایراد بنی اسرائیلیریشه ضربالمثل – برعكس نهند نام زنگی كافورزن در ضربالمثلهاي مللضرب المثل ازاین ستون به آن ستون فرج استضربالمثلهای زیبا و خواندنی جهان