حکایت صیاد ضعیف و ماهی قوی
حکایت صیاد ضعیف و ماهی قوی
مجموعه: شهر حکایت
حکایت صیاد ضعیف و ماهی قوی
صیادی ضعیف را ماهی قوی به دام اندر افتاد.
طاقت حفظ آن نداشت ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش در ربود و برفت.
دیگر صیادان دریغ خوردند و ملامتش کردند که چنین صیدی در دامت افتاد و ندانستی نگاه داشتن.
گفت ای برادران چه توان کردن؟
مرا روزی نبود و ماهی را همچنان روزی مانده بود. صیاد بی روزی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمیرد.
منبع:aftabir.com
گنجینه مثل ها و حکایاتحکایت بهلول و آب انگور بعد از مرگبهلول و شيخ جنيد بغدادحکایت حلوافروش و مشتری حکایت خواندنیحکایت خواندنی ایثار و شکر