داستانی کوتاه از حسین پناهی
مجموعه: داستانهای خواندنی (۲)
داستان زخم نوشته حسین پناهی
پشت چراغ قرمزپسرکی با چشمان معصوم و دستانی کوچک گفت :چسب زخم نمی خواهید ؟پنچ تا ، صد تومن ،آهی کشیدم و با خود گفتم :تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم ،نه زخم های من خوب می شود نه زخم های تو …منبع: temenna.blogfa.com