داستان جوان گناهكار
داستان جوان گناهكار
مجموعه: شهر حکایت
«ملا فتحاللَّه كاشانى» در تفسير منهج الصادقين، و «آيت اللَّه كلباسى» دركتاب انيس الليل نقل كرده اند:در زمان «مالك دينار» جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت.مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهيز نكردند، بلكه در مكان پستى ومحلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردارو پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او ازگروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله مقرّب درگاه احديّت شد؟جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت:يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ.اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.مالك،كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ وكدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟» . منبع:hammihan.com
گنجینه مثل ها و حکایاتبرو ماستت رو کیسه کن!!ریشه تاریخی ضربالمثل ایراد بنی اسرائیلیریشه ضربالمثل – برعكس نهند نام زنگی كافورزن در ضربالمثلهاي مللضرب المثل ازاین ستون به آن ستون فرج استضرب المثل های قدیمی و جالب