دل نوشته هایی در ولادت امام رضا (ع)
مجموعه: آرامش سبز
ولادت امام رضا (ع)
عشق بى نهایتدل به زیارت تو اوج مى گیرداى رضا!مى آیم به سوى توتو اى عشق بى نهایت!و توعاشقانه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوىو هاى هاى اشکهایمبه زیارت تواز دیدگانم جارى مى شوداى ملکه دلهاى خسته!تو جام مرا پر از شراب معنویت مى سازىو منعاشقانه نامت را فریاد مى زنم:اى امام هشتمین!اى ضامن آهوان رمیده!تو معیار سنجش صداقت هستىتو آسمان زلال دلها هستى* * *عشق،پنجره فولادت را معنا مى کندو دل به زیارت تو اوج مى گیرداى ضریح سراسر نور!با دلى آکنده از صداقتهاى توبا جامى تهى از عشقو چشمانى بر گل نشستهبه سوى تو مى آیمو پرندگان حرمتعروجت را معنا مى کنندو عاشقانه دانه از لانه نور برمى چینندو تو را مى ستاینداى بزرگ ترین واژه کلام!تو عروج آسمانى کرده اىو تمامى زائران ضریحت رابه سوگ عشق نشانده اىکه همه سینه ها و همه جانهاتو را مى طلبداى غریب الغربا!محبوبه باقرى آزاد
شعر ولادت امام رضا (ع)
جوشش دعاکـمـى بـذر گـل گـنـدم بـکاریـمبـراى کـفـتـران سـبـز مـشـهدبـنـوشـیـم آب صـاف مـهربـانىشـبـیـه هـشـتـمین شعر (محمـد)اگـر چـه گـنبـدش دور است از ماولـى راه نـگـاهـش باز بـاز استدواى زخـم بـال کـفـتــرانــشدو رکعت عشق و یک قطره نماز استخـداى آرزوهـایـم کـمـــک کـنحـرم را تـوى خـواب خـوش ببینمضـریـح آشـنـایـش را بـبـوسـمگـل صـحـن نـگـاهـش را بـچینمکـمـک کـن کـفـتـرى بر شانه هایمبـسـازد لانـه اى از مـهـربـانـىکـمـک کـن تـا دعـایـم سـبز باشدبـسـازم یـک ضـریـح آسـمـانـىکـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیادلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــدپـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچکسـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشدکـمـک کـن ضـامـن آهـوى قـلبمبـه رنـگ یـک دعـا در مـن بجوشدخــداى آرزوهــایــم کـمـک کنکـه یـک کـفـتـر دعـایـم را بنوشدنسرین راسخى
اشعار ولادت امام رضا (ع)
سپیده هشتمیندرود بر تواى هشتمین سپیده- اگر از سایه ساران درود مى پذیرى-باران نیز به اِزاى تو پاک نیست.و بر ما درود- اگر فاصله خویشتن تا تو را ،تنها بتوانیم دید-اى آفتاب،ما آن سوى ذرّه مانده ایم!* * *من آن پرنده مهاجرمکه هزار سال پریده استاما هنوز،سواد گنبدتپیدا نیست.آوخ که بال کبوتران حَرَمتاز چه تیرهاى زهرآگین خسته استشکسته است.* * *اى عرش !اى خون هشتم !نیرویى دیگر در پرم نه !که ما را هزار سالنه رهتوشه اى بر پشت بودو نه شمشیرى در دست !و مگر در سینه ،عشق مى افروختمى سوخت ،که چراغ تو ،روشن ماند.* * *رشته اى از زیلوى حَرمتزنجیر گردن عاشقانو سلسله وحدت استو خطى که روستاها را به هم مى پیوندد.* * *گل مُهره هاى ضریحتدلهاى بیرون تپیده ماتبلور فلزى ایمان است.چنان گسترده اىکه جز از حلقه ضریحت نمى توان دید !تو را باید تقسیم کردآن گاه به تماشا نشستخاک تو ، گستره همه کائناتو پولاد ضریحتقفسى ستکه مایارایى خود رادر آن به دام انداخته ایمتو سرپوش نمى پذیرىطلاى گنبدَتروى زردى ماستاز ناتوانى ادراکمان از توکه بر چهره مى داریم* * *تو مرکز وُفورىکِشتهاى ما از تو سبزپستانهاى ما از تو پر شیر است.تو مَدار نعمتىسیبستانهامانسرخى چهره رااز زردىِ قبّه تو وام دارندو گنبد توتنها و آخرین آشتى مابا زر استهر چند اگرفریب زراندوزان تاریخ باشد* * *شتر از مسلخبه فولاد تو مى گریزدآهن توپیوند جماد و نبات و حیوانبخشش تو ،اعطاى خداى سبحان استوقتى تو مى بخشىدست مریخ نیزبه سوى سقاخانه اتدراز است.ناهید و کیوان و پروین ،دیروز ، صف در صفدر کنار من و آن مرد روستا ،در مضیف خانه توکاسه در دستبه نوبت آشایستاده بودیم.* * *کاش ( ایستاده) بودیم !تو ایستاده زیستىهر چندبا میوه درختى گوژ و نشستهمسمومت کردند.اما ،شهادتتو را ایستاده ، درود گفت.و اینک جایى که تو خوابیده اىهمه کائنات به احترام ایستاده است.* * *من با اشک مى نویسمشعر منعشقى استکه چون مورچهبر کاغذ راه افتاده استاى بلند !سلیمان وارپیشِ روى رفتار مندرنگ کن !سپاه مهرت را بگونیم نگاهى به جاى مورچگان بیفکند.* * *تو امامى !هستى با تو قیام مى کنددرختان به تو اقتدا مى کنندکائنات به نماز تو ایستادهو مهربانىتکبیرگوى توستعشقبه نماز توقامت بسته استو در این نمازهر کس مأموم تو نیست(مأمون) است !درست نیستشکسته است.تاریخ چون به تو مى رسدطواف مى کند.* * *یا کلمه الله !عرفان در ایستگاه حَرمتپیاده مى شودو کلمهچون به تو مى رسدبه دربانى درگاهتبه پاسدارى مى ایستد !شعر من نیزکه هزار سال راه پیمودههنوز ،بیرون بارگاه تومانده است.على موسوى گرمارودى
تولد ولادت امام رضا (ع)
کوچههای خراسانچشمههای خروشان تو را میشناسندموجهای پریشان تو را میشناسندپرسش تشنگی را تو آبی، جوابیریگهای بیابان تو را میشناسندنام تو رخصت رویش است و طراوتزین سبب برگ و باران تو را میشناسندهم تو گلهای این باغ را میشناسیهم تمام شهیدان تو را میشناسنداز نشابور بر موجی از «لا» گذشتیای که امواج طوفان تو را میشناسندبوی توحید مشروط بر بودن توستای که آیات قرآن تو را میشناسندگرچه روی از همه خلق پوشیده داریآی پیدای پنهان تو را میشناسنداینک ای خوب، فصل غریبی سر آمدچون تمام غریبان تو را میشناسندکاش من هم عبور تو را دیده بودمکوچههای خراسان تو را میشناسند
قیصر امینپور
میلاد امام رضا (ع)
چلچراغ مشهدچون طلاگشته رخشان ز دورمثل رودپر ز خنده هاى نورگنبد رضاچون نگینبر فراز آسمانمثل گلتوى باغ این جهانخوب و بهترینگشته امراهوار خاک اوتا رسمبر ضریح پاک اوبوسه اى زنممى تپدقلب من به سینه امچون رسمدل ز غصه ها و غمپاک مى شوداى رضا!اى رضایت خدا!لطف تو از عنایت خداخوب و آشنااى امام!اى امام هشتمین!پیشوا!اى تو مهربانترینبر تو صد سلامگنبدتچلچراغ مشهد استزایرت مى برد به روى دستخاک مرقدت
شکوه قاسم نیا
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته
در ادامه بخوانیدخلاصه ای از زندگی نامه امام رضا (ع)امام رضا علیه السلام چگونه شخصیتی داشتند؟امام مهرباندل نوشته های میلاد امام رضا علیه السلامولادت امام رضا / طلوع خورشید خراسان”داستان ضامن آهو”حقیقت یا افسانه؟