روزی که نگاهم به تو نسرین بدن افتد (دهقان سامانی)
روزی که نگاهم به تو نسرین بدن افتد (دهقان سامانی)
مجموعه: شعر و ترانه
اشعار زیبا و خواندنی دهقان سامانی
میرزا ابو الفتح خان دهقان سامانی، ملقّب به «سیف الشعراء»و متخلّص به«دهقان» متولد شهر سامان از توابع شهرستان سامان در استان چهار محال و بختیاری است. دهقان یکی از شاعران بنام ایران در دوره قاجاریه است. پدرش «باباخان»، از رؤسا و بزرگ زادگان سامان بود. مادرش نیز«خورشید» یا «خورشید جهان» نام داشته است.
روزی که نگاهم به تو نسرین بدن افتد
گلهای گلستان همه از چشم من افتد
گر باد کند زلف به روی تو پریشان
صد دسته ی سنبل به سر نسترن افتد
اندر شکن زلف تو نالد دل زارم
چون مرغ غریبی که به یاد وطن افتد
ترسم نگرد دیده ی نرگس به رخ یار
از رشک نخواهم گذرش در چمن افتد
از ماه رخت آنکه مرا کرد چو شب روز
دارم ز خدا چشم که بر روز من افتد
آشفته شود هرکه به آن زلف زند دست
دلتنگ شود هرکه جدا زآن دهن افتد
هستند در این شهر بسی نکته سرایان
“دهقان” نه کسی همچو تو شیرین سخن افتد
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هاشعر کوچه فریدون مشیری و جواب هما میرافشار مولانا – سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش۳ شعر زیبا از پابلو نرودااشعاری زیبا از حسین پناهی (۲)بیتوتهیِ کوتاهیست جهان(احمد شاملو)شعر دختر و بهار (فروغ فرحزاد)