لطیفه های شیرین و خنده دار
لطیفه های شیرین و خنده دار
مجموعه: سرگرمی کودکان
لطیفه های شیرین و خنده دار
مجموعه ای از جوک و لطیفه های با مزه برای کودکان
جوراب های لنگه به لنگهیک همسایه دلسوز دختر کوچولویی را که به مدرسه می رفت، متوقف ساخت و گفت: کوچولو! عجب جوراب های عجیبی به پا کرده ای، یک لنگه قرمز و یک لنگه آبی!
دختر کوچولو با صدای بچه گانه اش گفت:
عجیب تر این که یک جفت مثل همین جوراب ها هم توی خانه دارم!
ساندویچ فروشی
مردی به ساندویچ فروشی رفت و گفت: آقا لطفا یک ساندویچ مرغ به من بدهید. فقط گوجه فرنگی نگذارید.ساندویچ فروش: گوجه فرنگی تمام شده، می خواهید به جایش خیار شور نگذاریم.
صرف فعلمعلم: وقتی گفته می شود «من می روم، تو می روی، او می رود» چه زمانی است؟شاگرد: این زمانی است که زنگ خورده و ناظم هم جلوی در ایستاده.
بیشتر بخوانید: داستان کودکانه
جنگ رفتن
اولی: وقت جنگ، یک نفر یا صد نفر برای من فرقی ندارد.دومی: چطور؟اولی: چون در هر حال من فرار می کنم!
مهتابیمادر: پسرم برو مغازه الکتریکی، یک مهتابی بخر!پسرک به مغازه که رسید، یادش رفت چی باید بگویدکمی فکر کرد و گفت: آقا ببخشید می شه یک متر لامپ بدهید.
فاعل جمله معلم : فاعل جمله دزد از خانه همسایه، دو تا قالیچه دزدید، کجاست ؟دانش آموز : توی زندان !
نسخه دکتربیمار:آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!دکتر: مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟بیمار: چرا پیچیدم دور انگشتم ولی اثر نداشت؟
انشاءمعلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟دانش آموز جواب داد:نوشته ام!معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!
گردآوری:بخش کودکان بیتوته
سرگرمی های کودکانهچشمک بزن ستارهکاردستی پنگوئن بامزهآموزش کاردستی آدمک های کاغذیبازی های خلاقانه برای کودکان ۲ سالهحسنی بی دندون شدهروباه کاغذی بسازید !