لطیفه های نمکی
لطیفه های نمکی
مجموعه: سرگرمی کودکان
لطیفه های نمکی*حرف زدنمشتری رستوران پیشخدمت را صدا زد و گفت: آقا مگر نشنیده اید که حرف زدن موقع غذا خوردن کار زشتی است؟پیشخدمت جواب داد: بله…شنیده ام.مشتری گفت: پس چرا این ماهی قرل آلا که برایم آورده اید، لب هایش دارد تکان می خورد؟ *ماشین لباسشوییمریض گفت: آقای دکتر…لطفاً به من کمک کنید…من هر وقت سوار چرخ و فلک می شوم، صدای ماشین لباسشویی می شنوم!دکتر، گوش های مریض را معاینه کرد و گفت: نگران نباش جانم… درمان این ناراحتی، خیلی ساده است…هروقت می روی استخر، مواظب باش آب توی گوش هایت نرود! *نمکتوی یک رستوران، مشتری عصبانی، پیشخدمت را صدا زد و گفت: من یک سوپ بدون نمک خواسته بودم…چرا این سوپ شور است؟پیشخدمت گفت:نگران نباشید قربان…این نمک نیست…شوره ی سر آشپز است! *نعلبکییک نفر به حمام می رود. آب جوش بوده با نعلبکی دوش می گیرد.
*غذای خوش مزهشادی:خواب دیدم مسافرت هستم.پروانه: من خواب یک غذای خوش مزه را دیدم.شادی: چرا به من ندادی؟پروانه: چون مسافرت بودی.
سرگرمی های کودکانهخنده بارون (لطیفه های کودکانه)بازی های خلاقانه برای کودکان ۲ سالهشعر کودکانه من و خواهرم قصه ی رودخانه ی تنهاچشمک بزن ستارهکاردستی عروس دریایی