ملکا ذکر تو گویم
مجموعه: آرامش سبز
ملکا ذکر تو گویم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توام راهنمائی
همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویمهمه توحید تو گویم که به توحید سزائی
تو زن و جفت نداری، تو خور و خفت نداریاحد بیزن و جفتی، ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت، نه به فرزندت حاجتتو جلیل الجبروتی، تونصیر الامرایی[۱]
تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تو رحیمیتو نماینده فضلی، تو سزاوار ثنائی
بری از رنج و گدازی، بری از درد ونیازیبری از بیم و امیدی، بری از چون و چرائی
بری از خوردن و خفتن،بری از شرک و شبیهیبری از صورت و رنگی، بری از عیب و خطائی
نتوان وصف تو گفتن که در فهم نگنجینتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبُد این خلق و تو بودی، نبود خلق و تو باشینه بجنبی نه بگردی، نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی، همه علم و یقینیهمه نوری و سروری، همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشیهمه بیشی تو بکاهی، همه کمّی تو فزایی
احدٌ لیس کمثله، صمدٌ لیس له ضدّلِمَنْ المُلک[۲] تو گویی که مرآن را تو سزایی
لب و دندان «سنائی» همه توحید تو گویدمگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی[۳]
[۱] . جلیل الجبروت ـ نصیر الامرا: ای خداوندی که در قدرت شکوهمند و توانمند و یاور فرمانروایان الهی و پیامبران رحمت میباشی.[۲] . لِمَنْ المُلک: جزئی از آیه شریفه ۱۷ از سوره مبارکه مؤمن (غافر): «… لمن الملک الیوم لله الواحد القهار: (در روز قیامت که همه پنهانیها آشکار شود و نیک و بد خلق پدید آید) (در آن روز سلطنت عالم با کیست؟ با خدای قاهر منتقم یکتاست.)[۳] . . دیوان حکیم سنایی غزنوی، به سعی و اهتمام مدرس رضوی استاد دانشگاه، از انتشارات کتابخانه سنائی، تهران،ذ ص ۶۰۲٫
سنائی غزنوی
در ادامه بخوانیدهر کجا بوى خـــــــــــــــــــــدا مى آیدیک دست جام باده و یک دست زلف یارآیا خدا من را فراموش کرده است؟الهی نامهالهی!چه خوش روزی که …اگه دوست داری با معبودت رازو نیاز کنی!!!