مهوش صبرکن مصاحبه
مهوش صبرکن مصاحبه
مجموعه: دنیای بازیگران
مهوش صبرکن متولد خرداد ماه سال ۱۳۳۹ در شیراز می باشد
مهوش صبرکن متولد خرداد ماه سال ۱۳۳۹ در شیراز می باشد. و سال ۱۳۵۶ با تئاتر حرفه ای شروع به کار کرد و در حدود ۲۰ نمایش حضور یافت.
مهوش صبرکن متولد خرداد ماه سال ۱۳۳۹ در شیراز می باشد. و سال ۱۳۵۶ با تئاتر حرفه ای شروع به کار کرد و در حدود ۲۰ نمایش حضور یافت.از ابتدای کار تئاتر در تلویزیون نیز فعالیت داشت و در کنار بازی در تله تئاتر تلویزیونی و سریال در شیراز به آموزش کودکان و نوجوانان در زمینه تئاتر پرداخته است و هم اکنون نیز به عنوان بازیگر مشغول به کار است.
مهوش صبرکن از سال ۱۳۵۶ با تئاتر حرفه ای شروع به کار کرد و در حدود ۲۰ نمایش حضور یافت
گفتگوی خواندنی با مهوش صبر کن و همسرش محمود پاک نیت
لطفا از آشنایی تان با همسرتان برایمان بگویید.محمود پاک نیت : سال ۵۶ در تئاتری به نام شاتره با خانمم آشنا شدم. من و همسرم آنجا با هم، همبازی بودیم.من نقش پسر کارگر را بازی می کردم و همسرم نقش شازده خانم را بازی می کرد که یکدل، نه صددل عاشقش شدم و بعد از ۲ سال هم ایشان جواب مثبت به من دادند و ما زندگی مشترک مان را شروع کردیم.مهوش صبرکن : در زمان ازدواجمان من ۱۸ سال بیشتر نداشتم اما به عشق آقای پاک نیت نسبت به خودم ایمان داشتم.
مراسم ازدواجتان را چگونه برگزار کردید؟محمود پاک نیت : شهریور سال ۱۳۵۸ جشن عروسی مان را در خانه فرهنگ شماره یک شیراز برگزار کردیم. اقوام و بچه تئاتر همه دعوت بودند.معمولا بچه تئاتر شیراز در این مکان فرهنگی عروسی شان را برگزار می کردند. مراسم خوبی برگزار شد و همه بچه تئاتر کمکمان کردند. مراسم عقدمان را در منزل مادر همسرم برپا کردیم و همان شب هم عروسی مان را گرفتیم.مهوش صبرکن : من با دختر همسن و سالم فرق می کردم. به مادیات اهمیت نمی دادم. با اینکه در خانواده مرفهی بزرگ شده بودم، ساده فکر می کردم. همان زمان هم منزل پدری ام شیک و بزرگ بود. خیل اقوام در منزل ما مراسم عروسی شان را برگزار می کردند، اما ما فقط مراسم عقدمان را در منزل پدری گرفتیم.و بعدش از شیراز به تهران مهاجرت کردید؟محمود پاک نیت : بله، آن زمان مشکلات زیادی در فرهنگ و هنر شیراز برای ما پیش آمد و کسی بود که مانع کار ما می شد. از طرفی، هم من و هم همسرم دوست داشتیم کنار تئاتر در کار سینمایی و تلویزیونی هم بازی کنیم.به همین دلیل از سال ۱۳۷۴ در تهران مستقر شدیم و شیراز را ترک کردیم. البته گاهی اوقات برای دیدن پسر، عروس و نوه ام به شیراز می رویم.مهوش صبرکن : من ۷ تا خواهر دارم. مادرم ما را طوری تربیت کرد که احترام هم را نگه داریم و پسوند آقای یا خانم را کنار اسم هم به کار ببریم. مادرم گذشت را هم به ما آموخت.بعد از ترک شیراز و مهاجرت به تهران، حدود ۲ سال خانه نشین بودم و فرصتی برای کار کردن پیش نیامد. به جایش تا دلتان بخواهد محمود من و بچه ها را رها می کرد و برای بازی به شهرستان می رفت.تا اینکه بعد از ۲ سال، بازی در «کهنه سوار» را شروع کردم و بعد از آن هم در«فالگیر» و «پس از باران» بازی کردم
مهوش صبر کن در سال ۵۶ در تئاتری به نام شاتره با همسرش آشنا شد
شما جزو آن گروه از هنرمندانی هستید که زندگی مشترکتان سال سال ادامه پیدا کرده است. رمز خوشبختی تان را در چه چیزی می دانید؟محمود پاک نیت : من به این معتقدم که اگر در زندگی راستی، درستی و صداقت وجود داشته باشد زندگی هم دوام زیادی دارد و روز به روز مستحکم تر هم خواهدشد اما اگر بی صداقتی و دروغ وارد زندگی شد زندگی دوامی نخواهدداشت.مهوش صبرکن : همین که زن و شوهر صبور و باگذشت باشند، ناخودآگاه تفاهم هم به وجودمی آید. تفاهم یعنی خوش بودن هم.اگر من در شرایط سختی که محمود ما را رها کرده بود و برای کار به شهرستان می رفت، از سر لج و لج بازی بچه ها را رها می کردم و دنبال علاقه خودم یا تمرین تئاتر و سینما می رفتم، نمی توانستم از پس زندگی بربیایم.تفاوت دنیای قبل و بعد از ازدواج تان در چیست؟مهوش صبرکن : من قبل از ازدواج به خیلی چیزها اهمیت نمی دادم و شاید در زندگی نظم نداشت. یعنی آدم ها در دوران نوجوانی و جوانی نظم خاصی در زندگی شان ندارند و وقتی که تشکیل خانواده می دهند، کم کم قانونمند می شوند اما بعد از ازدواج فرد احساس می کند مسئولیتی در قبال یک خانواده دارد که او را قانونمند می کند.زندگی یک زوج بازیگر چه مشکلاتی داردمحمود پاک نیت : ما مشکلی با هم نداریم و خیلی راحت با هم کنار آمده ایم. مثلا من از انجام کار خانه و کمک به همسرم هیچ ابایی ندارماوقات فراغت را کنار یکدیگر چطور می گذرانید؟محمود پاک نیت : سفر می رویم، کتاب می خوانیم، فیلم می بینیم. من عاشق سفر هستم و هر فرصتی که پیش بیاید به شهرهایی سفر می کنیم که تاکنون نرفته ایم. من اهل هواپیما نیستم و با خودروی خود سفر می کنم تا رانندگی کنم و از جاده لذت ببرم.بهترین نقشی که تا به حال داشتید کدام نقش بوده است؟مهوش صبرکن : من نقش هایی که در تئاتر ایفا کردم را به مراتب بیشتر از نقش تلویزیونی ام دوست دارم چرا که در تئاتر با نقش یک بازیگر زندگی می کنم.محمود پاک نیت : من هم نقش هایی که تا به حال بازی کردم را واقعا دوست دارم و مثل بچه هایم برایم عزیز هستند اما گاهی وقت ها، بعض نقش ها شیرینی ویژه ای دارند و بیشتر در یاد آدم می ماند.مانند نقشی که روزی روزگاری، خانه ای در تاریکی، پس از باران و سریال حضرت یوسف (ع) داشتم.
مهوش صبر کن در زمان ازدواجش ۱۸ ساله بوده
اصلا چه شد که بازیگر شدید؟محمود پاک نیت : صدای گرم آقای اکبر مشکین که گوینده رادیو بودند بزرگ ترین انگیزه من برای ورودم به این عرصه بود. من خیلی صدای ایشان را دوست داشتم و همیشه آرزو می کردم بازیگر رادیو شوم ولی این اتفاق در نهایت نیفتاد و بازیگر تئاتر شدم.
الان پشیمان هستید؟محمود پاک نیت : به هیچ وجه، به خاطر دارم زمانی با یک دوستانم به نام محمود چوگانی راجع به این مساله که هرکسی می خواهد در آینده چه کاره شود بحث می کردیم نوبت که به من رسید، رسیده بودیم به یک سینما.وقتی محمود از من پرسید می خواهی چه کاری شوی؟ گفتم بازیگر. او شروع کرد به خندیدن اما پس از سال ها یک روز برای تماشای یک تئاترهایم به سالن تئاتر شهر آمد و شروع کرد به گریه کردن.متاسفانه دیگر ایشان را ندیدم. به هر حال از اینکه به آرزویم رسیده بودم خیلی خوشحال بودم و هستم.می شود گفت امروز به جایگاهی که می خواستید رسیده اید؟محمود پاک نیت : نه، خیلی با جایگاهی که در ذهنم است فاصله دارم. می گویند هنر مانند یک اقیانوس است که هر چه به طرف ساحل حرکت کنی به آن نخواهید رسید و اگر روزی ادعا کنی که به ساحل رسیدی آن روز، روز مرگ هنری است.
به سلامت روان در خانواده تان چقدر اهمیت می دهید؟مهوش صبرکن : من معتقدم اگر سلامت روان وجود نداشته باشد سلامت جسم هم وجود ندارد بنابراین من به عنوان یک زن و مادر همیشه سعی کرده ام آرامش و امنیت روانی را در خانه ام برقرار کنم.معمولا برای عزیزترین مهمانتان چه غذایی درست می کنید؟مهوش صبرکن : همه مهمان ها برای من عزیزند، تفاوتی نمی کند. اگر تازه با آنها آشنا شده باشم، معمولا غذای خاص شیرازی مثل کلم پلو درست می کنم یا ماهی جنوب به صورت شکم پر یا شکرپلوی شیرازی تهیه می کنم.تا به حال یاد ندارم که برای مهمانم قورمه سبزی یا غذاهایی که در اغلب خانه ها پخته می شود تهیه کرده باشم. در قدیم رسم بود که در مجالس عروسی حتما شکرپلو سرو می شد و هنوز این رسم در خیل خانواده ها ادامه دارد.محمود پاک نیت : معمولا شیرازی ها لوبیاپلو یا همان «شوید لوبیا با مرغ یا ماهی» درست می کنند.
مهوش صبر کن بیشتر در زمیته تئاتر فعالیت دارد
درست کردن این غذاهایی که گفتید باید خیلی سخت باشد. فکر می کنید هر کسی می تواند با آموزش آن را درست کند یا بایدآشپزی در خون آدم باشد؟مهوش صبرکن : مسلما آشپزی امری آموختنی است. ژن در امر آشپزی هیچ تاثیری ندارد. آشپزی استعداد و علاقه است. بچه ها از سن کم، بزرگ ترها خصوصا مادر را در حال آشپزی می بینند و می آموزند.همان طور که ما این تجربه را در خانواده داریم. پسر من چون همیشه در این مسائل دخیل بودند، خیلی خوب از پس آشپزی بر می آیند و حتی بعضی وقت ها غذاها را بهتر از خانم هایشان درست می کنند.
چرا آدم امروز احساس تنهایی بیشتری نسبت به گذشته دارند؟محمود پاک نیت : چون زندگی ها دیگر مانند گذشته نیست و با ورود تکنولوژی خیلی چیزها عوض شده است.مهوش صبرکن : دقیقا همین طور است. مثلا آدم ها امروزه به جای اینکه با هم رو در رو حرف بزنند پشت تلفن همراه و شبکه اجتماعی خودشان را معرفی می کنند. به هر حال زندگی امروز خیلی گرم و صمیمانه نیستند.
مهوش صبر کن
فیلم شناسی مهوش صبر کن
فیلم سینمایی مهوش صبرکن* زیباتر از زندگی (۱۳۹۰)* زمهریر (۱۳۸۸)* جای او دیگر خالی نیست (۱۳۸۴)* صنوبر (فیلم) (۱۳۸۰)* غزال (فیلم) (۱۳۷۴)* در مسیر تندباد (۱۳۶۷)* گشتیها (۱۳۶۵)*تشریفات (۱۳۶۴)مجموعه تلویزیونی مهوش صبرکن* پس از باران * پنجمین خورشید* رسم شیدایی* کهنهسوار* بگذار آفتاب برآید* یک خانه همسفر* یوسف پیامبر * روشنتر از خاموشی * پشت کوه بلند * خاطرات مرد ناتمام
مهوش صبر کن
مهوش صبر کن
مهوش صبر کن و محمود پاک نیت
مهوش صبر کن و همسرش محمود پاک نیت
محمود پاک نیت و مهوش صبر کن
گردآوری:بخش بازیگران بیتوته
منابع :
هفته نامه سلامت
ویکی پدیا
دیگر مطالب…بازیگری آرزو کرد کاش پیتزا فروشی داشت!مهوش صبرکن: آنچه که به سینما لطمه زده باندهایی هستند که جوانان را به خاطر زیبایی و پول وارد می کنندمهوش صبرکن: بازیگری دکان همبرگری نیست