همرهان رفتند و من از کاروان جا مانده ام (امیری فیروزکوهی)
همرهان رفتند و من از کاروان جا مانده ام (امیری فیروزکوهی)
مجموعه: شعر و ترانه
همرهان رفتند و من از کاروان جا مانده ام
وای من کز کاروان رفته بر جا مانده ام
دوستان با صفا رفتند و من دربین خلق
چون صفا و راستی مهجور و تنها مانده ام
هردم از سرگشتگی چون گرد میپیچم به خویش
همرهان رفتند و من تنها به صحرا مانده ام
چار موج غم ز هرسو در میان دارد مرا
چون خسی حیران و سرگردان به دریا مانده ام
شکوه ی دنیای باطل با کدامین کس کنم
منکه از حق نیز بیکس تر به دنیا مانده ام
کور از ره مانده ام دور از دلیل افتاده ام
دردمند خسته ام دور از مسیحا مانده ام
منبع:lat.blogfa.com
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار زیبا و عاشقانه(۲)اشعار زیبای جامی اشعار زیبای فروغ فرخزاد اشعار زیبای نیمایوشیج اشعار زیبای پاییزیشعر کوچه فریدون مشیری و جواب هما میرافشار