ورزش به مثابه مقوله ای فرهنگی
مجموعه: ورزش عمومی
بدون شک ورزش و تربیت بدنی در جوامع امروزی دارای کارکردهای اجتماعی و فرهنگی فراوانی است و باید در حوزه پژوهش های اجتماعی و فرهنگی توجه ویژه ای به آن مبذول شود. ورزش و تربیت بدنی پس از پیشرفت سریع در دهه های اخیر به جایگاهی رفیع و جهانی دست یافت. دانشمندان و مدیران ورزش، بویژه گزارشگران و نویسندگان ورزشی، به تقدیم و تکریم این پدیده پرداختند و بشر را در فراغت شیرین خویش به تماشای اسطوره های ورزشی در استادیوم یا از طریق تلویزیون واداشتند، به طوری که پیشرفت ورزشی و ارتقا در جدول جهانی ورزش، شاخص عمده ای از پیشرفت فرهنگی و اجتماعی در تمدن جدید و عامل تعیین کننده ای در رشد اقتصادی و صنعتی به شمار رفت.
پیشگامان پرشورتر ورزش آن را «وجدان جمعی بشر» ، «شکل مدرن پیکارهای اقتصادی و سیاسی» یا «تجلی و تعالی شخصیت انسان برتر» یا به گفته پی یر دو کوبرتن «فروزان ترین شعله مشتعل قلب انسان ها» می نامند. ویلکرسون و دودر، کارکردهای اجتماعی ورزش در جامعه را در مقوله های زیر طبقه بندی کرده اند:
۱) کاهش هیجانات
۲) اثبات هویت
۳) کنترل اجتماعی
۴) اجتماعی شدن
۵) عامل تغییر
۶) بیداری و آگاهی جمعی
۷) احساس موفقیت
در عین حال، در رویکرد جامعه شناسی ورزش، فرهنگ به معنای تایلوری همه ساختارهای ورزش و تربیت بدنی را فرا می گیرد و در تعریف کروبری، فرهنگ شامل همه سازوکارهای رفتاری در ورزش می شود. در این نگرش، ورزش به منزله مقوله ای فرهنگی، شیوه ای تربیتی و جزئی از شخصیت انسانی و یک ضرورت تام اجتماعی است. از طرفی ورزش همه حیطه های رشد و یادگیری و پرورش استعدادهای آدمی را در برمی گیرد و از طرف دیگر، آیینه اجتماع بوده و با سایر ساختارها و نهادهای اجتماعی ارتباطی متقابل دارد و در بعدی عمیق تر جزئی از فرهنگ انسانی و به منزله یکی از وجوه تمایز انسان از سایر موجودات تلقی می شود.
گاهی در میادین و مجامع ورزشی، با دخالت دست های سوء تجاری و سیاسی نقش های اصلی ورزش و ارتباط مستقیم آن با فرهنگ کمرنگ می شود و به جای آن برد و باخت ها، جوایز، پول و شهرت کاذب در درجه نخست اهمیت قرار می گیرد. این رویکرد غالب، دست اندرکاران، بازیکنان، تماشاگران و رسانه های ورزشی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد، به طوری که حتی در محیط های علمی و دانشگاهی ورزش نیز با تأثیرپذیری از جریان تک بعدی ورزش چنین روندی رایج می شود و نگرش تک بعدی و غیر فرهنگی به ورزش در برنامه های آموزشی و پژوهشی این رشته وارد می شود.
● علل عدم گرایش پژوهشگران به انجام پژوهش های اجتماعی در ورزش
به رغم گستره و فراگیری ورزش و تربیت بدنی در جامعه، امروزه پژوهش های اجتماعی در حوزه جامعه شناختی و فرهنگی ورزش بسیار اندک و انگشت شمار است.
از یک طرف، جهت گیری پژوهشگران دانش اجتماعی به سمت مباحث نظری و آکادمیک صرف، موجب عدم توجه به مسائل عینی جامعه از جمله پدیده فراگیر ورزش و تربیت بدنی می شود. کندال بلانچارد، مردم شناس معروف در کتاب مفصل و عمیق «مردم شناسی ورزش»بر این نظر تأکید دارد: «لازم است که پژوهش های داخلی جامعه شناسی ورزش از حاشیه به متن آیند … به همین منظور، باید گفتمان عمومی جامعه نسبت به جامعه شناسی ورزش تغییر یابد. برای رسیدن به این هدف، لازم است که جامعه شناسی و فرهنگ شناسی را به عنوان یک کل بیشتر در معرض کوشش های اجتماع برای اندیشیدن به آزردگی ها و رنج هایش قرار دهیم». بلانچارد همچنین خاطر نشان می کند که «جامعه شناس، باید هم شهروند باشد هم جامعه شناس و این دقیقاً باید روحیه ای باشد که مردم شناسی و جامعه شناسی معاصر را به پیش براند».
از طرف دیگر، بسیاری از پژوهشگران علوم ورزشی بر این اعتقاد هستند که پژوهش اجتماعی ورزش کاری بی فایده است؛ چرا که تأثیری بر عملکرد ورزشکاران ندارد یا برخی از فارغ التحصیلان کارآمد دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی به این باور نرسیده اند که توانایی انجام مطالعات و تحقیقات اجتماعی ورزش را دارند. شک و تردید کارشناسان علوم دیگر درباره دشوار بودن عینی گرایی در این گونه تحقیقات و نیز تسلط پاره ای از مفاهیم پیرامون ورزش که این پدیده را صرفاً یک سرگرمی و بازی می دانند نیز از جمله مشکلات بر سر راه پیشرفت مطالعات اجتماعی و فرهنگی ورزش به شمار می روند.
در ایران به دلیل کمبود تحقیقات و مطالعات در زمینه جامعه شناسی ورزش، این حوزه علمی ناشناخته مانده است. این در حالی است که چنانچه مبانی اجتماعی و فرهنگی ورزش و تربیت بدنی و کارکردهای گسترده آن در ساختار جامعه و نهادهای اصلی به خوبی شناخته شده و تبیین نشود، جهت گیری و اهداف اجتماعی ورزش و تربیت بدنی با ابهامات فراوانی مواجه خواهد شد.
● وظایف جامعه شناسی در حوزه ورزش
از بسـیـاری جـهـات، جامعه شناسی ورزش نوع خـاصـی از جامعه شناسی کاربردی است. مطالعه ورزش از دیدگاه بین نهادی، میان فرهنگی یا مقایسه ای، همواره دلایل علمی و عملی خود را داراست. به عبارت دیگر، جامعه شناسی ورزش می تواند به روشنگری و همچنین معماری جامعه کمک کند و در هـر دو مـورد دارای پیامدهای عملی باشد.
با توجه به مسائل مطرح شده و به منظور تغییر نگرش جامعه ورزشی به جامعه شناسی ورزش، نقش هایی را نیز باید جامعه شناسان ورزش بر عهده گیرند:
۱) لازم است کنشگران علوم اجتماعی، مشارکت عملی بیشتری در جامعه ورزشی داشته باشند تا با شناخت مشکلات واقعی ورزشکاران، تماشاگران، مربیان و دست اندرکاران ورزش، برای حل آنها از طریق پژوهش های اجتماعی و فرهنگی همت گمارند.
۲) لازم است جامعه شناسان توجه دقیق تری به حوزه جامعه شناسی ورزش داشته و برخی از اولویت های پژوهشی خود را در این جهت سوق دهند.
۳) لازم است نهادها، دستگاه ها و مؤسسات فرهنگی، اجتماعی و ورزشی بخشی از بودجه های مطالعاتی و پژوهشی خود را به موضوع جامعه شناسی ورزش و تربیت بدنی اختصاص دهند.
منبع: iran newspaper.com