ﺑﺮﻫﻨﮕنےﻭ ﻓﺤﺸﺎ : Like ــــــ ﻧﺠﺎﺑٺﻭ ﺧﺎﻧﻮﻣـے : Block
ﻫﺮﺯﮔــے ﻭ ﻫﺮﺯ ﭘﺮے : Like ـــــــ ﺗڪ ﭘﺮے ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭے :Block
ﻫﻮﺱ ﻭ ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺷـے : Like ـــــ ﻋﺎﺷﻘــــے ﻭ ﭘﺎڪے : Block
ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺭﯾﺎ : Like ــــــــــ ﺻﺪﺍﻗٺﻭ ﭘﺎڪے : Block
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻣﺮﺩﺍڹ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : ﺯﻧﺎڹ ﻓﺎﺣﺸہ ﺍﻧﺪ …
ﻭ ﺯﻧﺎڹ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : ﻣﺮﺩﺍڹ ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺮﺩ …
ﺁﻫﺎﺍے ﻣﺮﺩ : ﻭﻗﺘـے ﺗﻮ ﻻﯾڪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺎﺣﺸہ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎڹ ﻣﯿﺰﻧـے ﻭ
ﺗﻮ ” ﺑﺎﻧﻮ ” ﻭﻗﺘـے ﺧﻮﺩٺ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻻﯾڪ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷـۍ …
ﺩﯾﮕﺮ ﻧـہ” ﻣﺮﺩے ” ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻧـہ ” ﺑﺎﻧﻮے ﭘﺎﮐـۍ ” …
ﭘﺲ ” ﻣﺮﺩ ” ﺑﺎﺵ ﻭ ” ﺑﺎﻧﻮ ” ﺑﻤﺎڹ …
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﻧﯿﺎ ” ﭘﺎڪ ” ﺑﻤﺎﻧﺪ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ تنهایی یعنی بشینی باخودت ب گذشتت فک کنی،
بعد یهو خودت بلندشه بره..!! ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ یک داستان واقعی
این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده.شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.
دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ ده سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!
چه اتفاقی افتاده؟
در یک قسمت تاریک بدون حرکت، مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده!!!
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.
متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
در این مدت چکار می کرده؟ چگونه و چی می خورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد!!!
مرد شدیدا منقلب شد.
ده سال…….
خب حالا آخر داستان
زد هر دو رو کشت(چی فکر کردی؟بابا الآن در اس ام اس خنده دار هستی ولی باید در سرکاری می بودی)
……………………………………..
بعد چند سال برگشتم
ازم استقبال نمیکنید؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ یه وقتایی برای اینکه بدونی عشقت تورو میخواد باید به کارای کنی با این که خودتو صدبار ندامت میکنی بخاطر یه حرفا اما باید بهش بگی لحنتو خشن کنی صدبار یه حرفو بنویسی که براش بفرستی اما از دلت نیاد اما اخر دلو بزنی دریا براش بفرستی بااینکه میدونی خیلی ازدستت ناراحت میشه اما همیشه نباید باهاش مهربون باشی باید یه وقتی امتحانش کنی ک بفهمی واقعا بخودت تعلق داره واسه همیشه اما اگه دربرابر رفتار تو بجا نرم خویی و راه اومدن باهات تا مثل قبل باهاش باشی رفتاراونم عوض شه اونم نسبت بهت بدرفتارکننه ولشششش کن اون عشق ازآن تو نیست کاشششششش فقط عشقم توام سربلند ازامتحانم بیرون میومدی انگار واقعا متعلق بمن نیستی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ وقتی به چشمای یه اُردیـــبهشـــتی نگاه کردی …فاتحه ی دلتو بخون…
اردیـــبهــشـــتی که باشی میشی بهشت خدا روی زمین… :)^_^
میشی یه فرشته کوچولو از بهشتش…
تو رگ اردیبهشتیا خون نیست!
معرفته! عشقه! صداقته!…:)
اسمش روشِ اردیبهشت!
ماهی که بهشت توشه!
یعنی اردیبهشت!
اخلاق یعنی اردیبهشتیا!
معرفت یعنی اردیبهشتیا!
کوچه به کوچه ای ریحان و ریحان
خونه به خونه ای ریحان و ریحان
از عشق تو حیران و حیران و حیران
فریاد زدم ریحان و ریحان و ریحان
رفتی سفر ریحان و ریحان و ریحان
باز بی خبر ریحان و ریحان و ریحان
شب تا سحر ریحان و ریحان و ریحان
چشمام به در ریحان و ریحان و ریحانツ
همه دنیام فدات تو فقط بخند ریحان و ریحان…این خط آخرو خودم گفتم:))خلو چلم خودتیییییییی^_^
♬♪♩♭♪♬♪♩♭♪♬♪♩♭♪♬♪♩
(◡‿◡✿)تـــــــــــــــــولدم مبــــارک…هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دوستِ چش سیایِ خلو چلتون داره ۱۹ سالش میشــــــــــــــــــــه:))
❤۱۰ اردیـــــــــــــــــــــبــــهـــشـــت❤ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سه شنبس و ساعت ۱۱:۲۲
۸اردیبهشت۹۴
با ی دنیا غم و اشک و آه و حسرت نشستم روتختمو دونه دونه نامه هاشو
پاره کردم،چیزایی ک برام گرفته بودو ریختم توپلاستیکو میخوام از اینجا
ببرم…
من ک هیچجور زورم بهش نرسید، دستمم بهش نرسید،،فقط تونستم بگم
با همین سادگیام با همین زیادی مهربونیام واگذارش کردم ب خدا..
هرچند میدونم آخرشم هرچی بشه،ی روزی دل خودشم بشکنه یا تقاص
کاراشو پس بده،دیگه دردی از من دوا نمیکنه اما،،،اما من هرگز نمیبخشمش.
بخدا قول و قرار ما این نبود، رسم دوستی و رفاقتمون این نبود،،نامردی کرد
منم تووجودم کشتمش،با همه ی سختیا و درد و رنجا کشتمش.
خدایا هیچ چیز بهتر از تنها بودن با تو نیست..آدمات بدجور دل میشکنن،
آدمات حرمت نگه نمیدارن،،آدمات روزا و شبامو پر از اشک و غصه کردن.
باهام بمون خداجون ک فقط تورو دارم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ آخرای ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ …..
خسته …
ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯽ …
ﺩﻟﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ …
ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮕﻪ …
ﺷﺎﯾﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺕ …
ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ …
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺑﮕﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ …
ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ …
ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ که ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ پیام ﺑﺪﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ … ؟!؟!
اما تا ﻣﯿﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﺶ میبینی …
هه (Online) یه خنده ی تلخ …
ﯾﻪ ﺁﻩ ﺁﺭﻭﻡ …
ﺑﻐﻀﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ …
اون اینطوری شادتره …
عکسشو میبینی …
با خودت میگی … “خوشبحالش …”
بعد بغضت …
بیخیال …
هیچ کس ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ …
ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻬﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ …
ﺻبح ﻣﯿﺸﻪ …
ﻭ باز میخندی …
همه هم میگن خوشبحالش …
چه زندگی شادی داره …
هه …
امروزم تموم شد …
شب شد …
امشب تکرار دیشب … ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ آه آه از دل من
که ازو نیست بجز خون جگر حاصل من
زانکه هر دم فکند جان مرا در تشویش
چه کنم با دل خویش؟
چه دل مسکینی!
که غمین میشود اندر غم هر غمگینی
هم غم گرگ دهد رنجش و هم غصه ی میش
چه کنم با دل خویش؟
در دلم هست هوس
که رسد در همه احوال به درد همه کس
چه امیری متمول چه فقیری درویش
چه کنم با دل خویش؟
طفل عریانی دید
چشم گریانی و احوال پریشانی دید
شد چنان سخت پریشان که مرا ساخت پریش
چه کنم با دل خویش؟
دیده گردید فقیر
بهر نان گرسنه آنگونه که از جان شد سیر
چه کنم؟دل نگذارد که برم حمله بدو
زارم از دست عدو
بس که محتاط به بار آمده و دوراندیش
چه کنم با دل خویش؟
گر درافتم با مار
نیست راضی دل من تا کشد از مار دمار
لیک راضی است که از او بخورم صد ها نیش
چه کنم با دل خویش؟
دارد این دل اصرار
که من امروز شوم بهر جهانی غمخوار
همه جا در همه وقت و همه را در همه کیش
چه کنم با دل خویش؟
از برای همه کس
دل بیرحم در این دوره بکار آید و بس
نرود با دل پر عاطفه کاری از پیش
چه کنم با دل خویش؟؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ترسم از شبی است که خاطراتت هجوم آورند و پاکت سیگارم خالی باشد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ #میخــــــــــوام دعــــــــــــا کنــــــــــــم
#نه برای خـــــــودم برای دوستـــــــــای مجازیم که ?
#بعضیاشون خیلی گرفتــــــــــــارن ??
#بعضیاشون خیلی دلشکستــــــــــــن ??
#بعضیاشون خیلی تنهــــــــــــان ??
#بعضیاشون خیلی نا امیــــــــــــدن ??
#بعضیاشون عاشقــــــــــــن ??
#خـــــــــداجــــون هـــــوای دلاشــــونوداشتـــــــه باش،
#یه دستـــــــى?? به ســـــروگـــــوش زندگیشون بکش،
#نذار حســــــــــــرت به دل ??بمونن ،
#نذار ایمانشــــــــون ضعیــــــف بشه،
#دستشــــــــــونو بگیـــــــــــ ــــــــــــر….??
#خدایــــــــــــا به یگانگیـــــــت قسمت میــــــــــــدم
#نذار آرزوهـــــــــــاشون آرزو بمونــــــــــــه مثل من.. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ حقیقی ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ … ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻳﮏ ﻣﺴﺎﻓﺮﮐﺶ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻣﺮﺩی ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺧﻮﺩ می ﮐﻨﺪ . ﻣﺴﺎﻓﺮ بدون هیچ ﺣﺮفی ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ می ﻧﺸﻴﻨﺪ .
کمی جلوتر ﻳﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ می ﺩﻫﺪ ﻭ
ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ می ﺷﻮﺩ ﻭ روی صندلی عقب می نشیند.
ﭘﺲ ﺍﺯ طی ﻣﺴﺎفتی، ﻣﺮﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺍﺯ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﻮﺍﻝ میﮐﻨﺪ : ﻣﻨﻮ می ﺷﻨﺎسی؟
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ؟!
ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﻣﻦ ﻋﺰﺭﺍﺋﻴﻠﻢ .
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﻭ ﺭﻭ به ﻣﺴﺎﻓﺮ می گوید: ﺷﻮﺧﻴﺘﻮﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ؟!
ﻣﺴﺎﻓﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ طی ﻣﺴﺎفتی ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﻮﺍﻝ میﮐﻨﺪ : ﻣﻨﻮ ﻣﻲ ﺷﻨﺎسی؟
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺟﻮﺍﺏ می ﺩﻫﺪ : ﺍﻟﺒﺘﻪ!… ﻳﻪ ﺍﺩﻡ ﺳﺮﮐﺎﺭی!
ﻣﺴﺎﻓﺮ می ﮔﻮﻳﺪ : ﻧﻪ ﺟﺎﻧﻢ. ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ، ﻣﻦ ﻋﺰﺭﺍﺋﻴﻠﻢ .
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﺮ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﺩ .
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ که روی صندلی عقب نشسته بوده، ﺑﺎ ﺣﻴﺮﺕ ﻧﮕﺎهی ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮐﺮﺩﻩ و می ﭘﺮﺳﺪ :
ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ! ﺷﻤﺎ ﺑﺎ کی ﺣﺮﻑ می ﺯﻧﻴﺪ ﻭ می ﺧﻨﺪﻳﺪ؟!
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺣﺮﻑ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺎ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺭﺍ
ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩﻩ و ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ می ﮔﺬﺍﺭﺩ !
در آن هنگام…
ﺧﺎﻧﻢ ﻭ
ﺁﻗﺎی ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﮑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﻴﺮﻭﺯﻣﻨﺪﺍﻧﻪ ای ﺑﺮ ﻟﺐ ﺩﺍشتند، ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮐﺶ ﻋﺰﻳﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ می ﺩﺯﺩﻧﺪ و de برو که رفتیم . . . !
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ می گن ﺧﻼﻗﻴﺖ ﺩﺭ ﺩﺯﺩی :|
بزن لایکو . . . ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بسلامتی
من و تو که شاید روزی محرمیت رو از میون برداریم و واسه یه غریبه محرم شیم
بسلامتی
من و تو که خیلی خوب یاد گرفتیم فراموش کردن همه ی دوست داشتن ها رو
بسلامتی
پسرا و دخترایی که اگه عشقشون وسط راه نمیکشید کنار حاضر بودن از جونشون واسه رسیدن به عشقشون بگذرن
بسلامتی
تو دختری که شبا جای شمردن رویاهات با عشقت داری قطره های اشکی که رو بالش میریزن رو میشمری
بسلامتی
تو پسری که شبا به جای شمردن دونه های بارونی که با عشقت زیرش بودی داری نخ سیگارایی رو که به یاد نبودنش میسوزونی رو میشمری
بسلامتی همه ..
===> از خودم بود = لایک نمیخواد ؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ کفشهایم را میپوشم و قدم میزنم
من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد
آنقدر میرم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کـر کند
خوب میدانم که گاه کفشها
پاهایم را میزند .میفشارد و به درد می آورد
اما من همچنان خواهم رفت
زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را دارد
ماندن در کار نیست
گذشته های دردناک را رها میکنم و به آینده نامعلوم نمی اندیشم
ولی این را میدانم
گذشته با آینده یکسان نیست
زندگی نه ماندن است نه رسیدن
زندگی به سادگی رفتن است
به همین راحتی
زندگی چقدر اسان است
زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را دارد . ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ★☞♂Dερяεร♀☜★
عشـقم؟ داری میخـونی ایـنو..؟؟
یـادته قرار بود همه به عشقـمون حسـودیشون شه؟ یادته قرار بـود تـا آخرش بـا هم باشیم همیشـه؟ یادتـه بغـلت کـرده بـودم گفـتم اگـه یه روز بـری چـی کار کنم؟ تو ام گفـتی هیس! مـن قـرار نیس از پیشت برم…؟!
کـی اومـد تو زندگیت کـه مـن رفـتم تو خـاطراتت؟! کـی تونـس بیشـتر از مـن تو رو بخـواد کـه تو از مـن خسـته شـدی؟ خیـلی سوال توی مغـزمه؛ ولـی هـر چـی بیشـتر فکـر میکـنم بیشـتر به پوچ میـرسم…!!
بـضی وقـتا سوالا آسونن؛ ولـی جوابا سـخت…
تو کـه جونـمی؛ تـو که عمـرمی؛ تو کـه زنـدگیمی؛ تـو که عشـقمی؛ چـرا رفـتی؟
ولـی میخـوام بـدونی کـه مـن بـه خـاطر لبخنـدت دنیـا رو بـه آتیـش میکشــم!!
داری واسم تبدیـل میشـی به یک رویـا؛ یـک رویا که هـر شـب به خـاطرش سرمو میذارم رو بالش و صبح بالش از اشکام خیسـه…!!
مـن هـنوز همـون خـاطـره ام!!… ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ طاقت نامهربونیتو ندارم
وقتی که نامهربونی غصه دارم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ با جادوی عشق کیمیاگری می کنم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ یکم دلم خیلی از همه گرفته فقط همین……… ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ من خسته تن از این همه تاوان جدایی
ای بیخبر از حال من امروز کجایی
من صبر نکردم که به این روز بیفتم
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی
ای دوست کجایی؟
کجـــایــــــی؟؟؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ من اسم تو را به مادرم گفتم و گفت :
در خواب همیشه می بری نامش را . . . ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️