.. … ……
نمیدونم آیا کسی هست یا بوده ک ایطوری بوده:
بچه ک بودم وقتی مامانم میرفت خرید برا هممون ی چیز کوچولو میخرید وقتی میومد همیشه دوس داشتم اول مال منو بده ولی آخر همه میداد ،میدونید اونموقعها خیلی بغضم میشد منم ک اشکم لب مشکمه میرفتم ی دل سیر گریه میکردم،امروز تو خیابون ک بودم دونفر پشت سرم بودن داشتن میگفتن کادو برا روز مادر چی بخرن یاد گذشته ها افتادم
بغض داره خفه ام میکنه نمیدونم چجوری برم بگم مامانی روزت مبارک و مث هرسال بهش کادو بدم آخه همیشه آخرین نفر من بودم کادوشو میدادم آجیم اولی بود الان نیست ک بخواد آخری باشه ،مامانی ای کاش اون روزا برگردن کاری میکردم خرید منو اولی بدی ک الان با اولی بودنم اشکتو درنیارم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ (*^*گچساران بام نفت ایران*^*)
یکی از لذتایی ک دلم می خواد…
یه شب که تازه از مهمونی اومده باشیم خونه…
موقع خواب (مثلا ساعت ۱یا۲شب)سرش روی سینم باشه دستم لای موهای طلاییش و درگیر بازی کردن با موهاش…ی دفعه سرشو بلند کنه تو چشام نگاه کنه با ی لبخند بگه…
اون:شایان !!!
من:جانم؟
اون: چقد دوسم داری؟
من:زیاد…
اون :مثلا چقدر؟
من: بیشتر از همه؛بیشتر از جونم…
اون:سکوت کنه و یه لبخند بزنه؛باز سرشو بزاره رو سینم …
اون:شــایــانـــ؟
من: همممم؟
اون:ی چیزی بگم؟
من:اوهوم…
بعد ازچند لحظه سکوت…
اون:داری بابا میشی!!!
من:با صدای بلند چــــــــــی؟؟؟؟ی بار دیگه بگو…
اون بلند بخنده و بگه آرووووم آبرمون بردی تو در همسایه…
منم ببوسمشو بلند بگم دوست داررررررم نـــــــداااااا اندازه ی خــــدا…
تلفنو بردارم ب هر کی ک میشناسم زنگ بزنم نصف شبی
بعد با خنده بگه شایان چکار می کنی بیا بخواب ابرومون بردی ولی من همچنان در حال زنگ زدن… که بگه شایان میای بخوابی یا بخوابونمت…خب دوستان مثه اینکه وقته خوابه در برابر تهدید نــدا کاری نمی شه کرد…تا لذتای دیگر بدرود…زن ذلیل هم عمته ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بی رحمانه ترین خیانت این است
که وارد زندگی کسی شوی…..
وابسته اش کنی!
و بعد از مدتی آنقدر زندگیش را خالی کنی
که یک عمر با خاطراتت بمیرد….!!
هیچ چیز بدتر از قتل احساس نیست… ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ﯾــﺎﺩﻣـه ﯾﻪ ﺷﺐ ﺑﺭﺍﺵ ﻓﺮﺳتـﺎﺩﻡ : ﺩﻟـﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮔـ ﺷـﺪه
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻛﻤـﺘﺮ ﺑﻬﻢ ﻓﻜﺮ ﻛﻦ ﺗـﺎ ﺩﻟﺘﻨـﮕﻢ ﻧﺸﻲ
ﺍﻭﻧـﺸﺐ ﺗﺎ ﺧﻮﺩ ﺻﺒــــ ﮔﺮﻳﻪ ﻛـﺮﺩﻡ . . . .
ﻧﻪ به ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻲ ﻋﻼقه ﺑﻮﺩﻧﺵ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺻﻼً ﻧﻔﻬﻤﻴﺪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯾﻢ ﺩﺳـﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﯾﺲ !
گذشــت…
کم کم تنهام گذاشت…
گفتم بی تو نمیتــونم
و گفت:کار نشد ندارد هستند کسانی که جایم را پُــر کنــنـد…
زمان زیــادی گذشتـه است
اما همچنان اوست تنهـا فرد محـبوب زندگیـٓم…
نمیدانم کجـایی که بیایی و ببینـی
که کار نشُـد داشت و نشُد که نشُد که نشُد …
عادت عجیـبیست دیدن عکس هایت…
بغض کردنم…
ریختن اشک هایم…
خیس شدن عکست…و شکستنم…
این ها فقط ذره ای ناچیز در قبالِ نبودنی بود
که به آسـانی انتخـابش کردی…
به خیال آنکـه فراموش میشوی…
کجایی که ببینی نشُد که نشُد که نشُد… ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ می دانی…?! به رویت نیاوردم..!!. ازهمان زمانی که به جای”تو”به من گفتی”شما”….!
فهمیدم پای”او”درمیان است..
حسین پناهی
—————https://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gif*————–
اولین حاضری سال٩۴
من حاضرم..:-)))
الهی همیشه لباتون خندون باشه.
مثل همیشه
یادتون نره سرنمازاتون
برای منم دعا کنید..<3
پیشاپیش تولد حضرت فاطمه زهرا و روز مادر مبارک ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ از هوای دو نفره وبارون ...
فقط جمع کردن لباسا از تو بالکن به من رسیده...
هععععععععععععععی..... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ اینروزا.....