
پیامک های عاشقانه بخش ۵۸۰
آن شب توی چشمهایم نگاه کرد و گفت:
«تو کابوس من هستی.»
بهش گفتم:
«خوشحالم که یه چیزیت هستم.»
گفت: «جدی گفتم!»
جواب دادم:
«کابوس هم میتواند روزی به رویا تبدیل شود.»
سکوت کرد و چشمهایش را بست تا شاید خوابش ببرد… ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ دلخــــور ڪه میشَـوم , بغـض میــڪنم
می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم
ڪامنـت مینویسـم ُ صورتڪ میگــذارم
صورتڪی ڪه میخنـددو پشتـش قایم میشــوم
ڪه فڪـــر ڪنی میخنــدمو بخنـــدی…
اشڪهایمـ میـــــــآیند و من مدام با صورتڪ مجازی ام میخندم …^_^ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ لمس کن کلماتی راکه برایت می نویسم …
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست… تا بدانی نبودنت آزارم می دهد …
لمس کن نوشته هایی راکه لمس نا شدنیست و عریان …
که از قلبم بر قلم کاغذ می چکد …
لمس کن گونه هایم راکه خیس اشک است و پر شیار …
لمس کن لحظه هایم را …
تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم.
لمس کن این با تو بودن هارا … لمس کن …
همیشه عاشِقت میمانم … ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ﺩﻟﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ..
ﭼﻘﺪﺭ ﺍﻣﺸﺐ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ … ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﻣﯽ پﯿﭽﺪ …
و ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ :
“ﺟﺎﻧﻢ ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﯼ !؟”
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ….
ﺻﺪﺍﯾﻢ ﮐن …
وبازهم سه نقطه های بی پایان من … ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ شب های بی قراریم،شب هایی که خواب به چشمانم نمی آید،تنها مینشینم و خوبی هایت را میشمارم…
و بعد کم می آورم!
هم زمان را…
و هم نفس را…
(دلنوشته ای از مهسا) ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بی”دوست”
حتی
باران هم…
بوی تشنگی میدهد….. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ پلک میزنم نبودنت را!
گفته اند تا چشم بر هم بگذاری میگذرد…
(دلنوشته ای از مهسا) ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ وقتی میگویم دوستت دارم بگو چشم!
مطمئن باش چشمت بی بلا میماند…
(دلنوشته ای از مهسا) ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ تو مرا میفهمی
من تو را میخواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بچه که بودم گوشم را بر روی صدفی میگذاشتم…
تا صدای دریا را بشنوم…
امروز جای آن صدف را سینه تو گرفته…
اقیانوسی میشنوم از عشق…
و مهربانیت که به وسعت دریایی است بیکران… ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم… آن عهد که بستیم به پیمانه شکستیم… ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی… ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ایـنـکـــه
میـان دسـتـانَـت
لـحـظـه ای چـشـــم هــــایــــم را بـبـنــــدم…
و دنـیــــا بـــه سکـوت صـــدای
نَـفَـس هــایَـت فــــرو رَوَد
نمیــــدانــــــی …
چه هـیـجـــانــــی ست … ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ اون که میگفت مث یه کوه پشتمه
پشتمو خالی کرد و تنهام گذاشت
میگفت که قلب تو توی مشتمه
مشتشو وا کرد و تنهام گذاشت
سروده خودم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ چه اعتراف سهمناکی بود
وقتی دستهایم برابر صدایت لرزید
و نگاهم لبهای ندیده ات را بوسید
تو می دیدی چگونه حرفهای تردم
شبیه شعر می شود
و من از ستوه این همه حرف
چگونه زمان را زیر پاهایم له می کنم ؟
من صریح تر از لهجه ی آفتاب سوختم
و این شهامت تلخ زنانه را
لای سیگارهایم سوزاندم
تا هیچ نبینم از این نفرین فاصله ها ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ دخـتـر: دوســت دخــتـــر جــدیــدت خــوشــکــلــه؟ (تـو دلـش: آیـا واقــعــا از مـن خـوشـکـل تـره)
پـسـر: آره خـوشـکـلـه (تـو دلــش: امـا تـو هـنـوز زیــبـاتـریــن دخـتـری هــسـتـی کـه مـن مـیـشـنـاسـم)
دخـتـر: شـنــیــدم دخــتــر شـوخ طــبــع و جــالـبـیـه(درســت اون چـیـزی کـه مـن نبـودم)
پــسـر: آره هـمـیـنـطـوره(ولــی در مـقـایـسـه بـاتـو اون هـیـچـی نـیـسـت)
دخــتــر: خــب پــس امــیــدوارم شــمــا دوتــا بــاهــم بــمــونــید(کــاش مــادوتــا بــاهــم مــی مـونـدیــم)
پــســر: مــنـم بــرات آرزوی خــوشــبــخـتــی دارم(چــرا ایـن پـایـان رابــطــه مــاشــد؟)
دخــتــر:خــب…….مــن دیــگــه بــایــد بــرم(قــبــل از ایـنـکـه گــریــه ام بـگـیـره)
پــســر: آره مــنــم هــمــیـنـطـور ( امـیـدوارم گــریــه نــکـنـی)
دخــتــر: خــداحــافــظ…(هــنـوز دوسـت دارم ودلــم بــرات تـنـگ مـیـشـه)
پــسـر: بــاشـه خــداحـافـظ (بـخـدا کــه هـیـچـوقـت عـشـقـت از قـلـبـم بـیـرون نـمـیـره……هـــرگـــز)
×××××کـــاش مــا آدمــاحــرف دلــمــون را مــیــزدیــم××××× ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ همچـــو یــک پیــانو کنــارت آرمیـــــده ام
و انگشـــتانت
نقــطه نقــطه ی تنــــم را
به صـــدا در می آورد!!! ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ویـــــژه D$D$D
یـکـی از لـذتـهـایـی کـه دیـگـه نـیـسـت ..
ایـنـه کـه صـبـح خـسـتـه و کـوفــه از سـر کـار بـرگـردم و تـو هـنـوز نـیـومـده بـاشـی..
حـال نـداشـته بـاشـم لـبـاسـامـو عـوض کـنـم..
هـمـونـجـوری رو تـخـت وِلـو شـم و خـوابـم بـبـره ..
اونـوقــت تـو بـرسـی خـونـه..
بـبـیـنـی غـَش کـردم .. تـو هـمـون حـالـت لـبـاسـامـو عـوض کـنـی ..
لایـــــــــــک= تـنـهـایـی یـنـی ایـنـکـه وقـتی خـسـتـه با لـبـاس بــه خـواب مـیـری ، دیـگـه کـسـی نـبـاشـه حـتـی جـورابـت رو از پـات درآره .. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ نـمـیدونـم چـه سـرّی داره!
اسـم کـوچـیـکـم هـزار بـار هـم گـفـتـه شـه..
بـه پـایِ یـه بـار گـفـتـن تـو نـمـی رسـه … ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ گاهی فقط گاهی
با یک نگاه…
با یک نفس شاید
مواظبم بودی
پس بگذار و بگذر
نگران من نباش
خواستی بیا و مرا ببین
من هنوز تکیه به دیوار دلواپسی ایستاده ام ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️