
پیامک های عاشقانه بخش ۹۳۷
واسه دل سنگی تو
هزارتا نامه دادم
نخونده پاره میشدن
بازم ادامه دادم
چه قدر برای دیدنت
پی بهونه گشتم
کوچیک شدم پیش دلت دیگه ازت گذشتم با “یکی بود، یکی نبود” شروع میشود این قصه،
با یکی “ماند، یکی نماند…تمام!
یکی،
“من” بودم یا “تو”
مهم نیست…
مهم، قصهای است که تمام میشود…
.
..
.
.لایک صفر ” گـاهـی فـکـر مـیـکـنـم آدم هـای زیـادی هـسـتـنـد کـه مـن مـی تـوانـم بـا آنـهـا عـمـیـقـا، احـسـاس نـزدیـکـی کـنـم امـــا افـســوس نــمـی شـنـاسـمـشـان … ! ”
, مصطفی مستور , ” چـقـدر بــایـد بـگـذرد
تـا سـالـی بـیـایـد
کـه نـام یـکـی از فـصـل هـایـش بـهـار بـاشـد
و یـا حـتـی
نـام یـکـی از روزهـایـش؟! ”
, فریبا عبدی , ” دوسـتـت دارم
نـــشـمـار
بــیـش از ســتـاره هـا … ! ”
, فریبا عبدی , آهای دختری که قراره در آینده زن من بشی…
از همین تریبون سالگرد ازدواجمون رو بهت تبریک میگم
.
.
.
دیوونه هم خودتی!!@ “صفر را بستند ”
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم! سلامتی کسی که میدونه اخلاقت سگه
اعصاب نداری
حوصله نداری
بیتابی بی دلیل
اما بازم میگه،
میدونم حالت خوب نیست اما هنوزم مثل روز اول میخوامت…..! همیشه دیر میرسم…
نمیدانم چرا؟!
ولی تا می آیم وقت رفتن است…. یـــادت را از مــن نگیــر
بگذار من هم مثل “ســهراب” بگویــم . . .
دلخوشــی هــــا کم نیـــست . . . ! من قصه با تو بودن و عشقم با تورا تا ابد اینگونه آغاز میکنم:
یکی بود…هنوز هست…خدایا همیشه باشد…و با عشق هر روز میخوانمش تا ابد… حالا که دستهای تو در دست دیگری ست
حالا که سهمِ عاشقی ام دیر باوری ست
خاتون! نگو که عاطفه ام با تو سرد بود
تنها گناه عشق همین پیش داوری ست
آن روزها نگاه تو مضمون عشق بود
این روزها، نگاه شما ، خشک و سرسری ست!
بعد از تو خاطرات خوشی هام یخ زدند
بعد از تو دفتری، که پر از عطر روسری ست
در فصل واژه های تهی دست مانده است
درحالِ بازخوانی ِ مفهومِ دلبری ست
□
مردی که سالهای خُوشی، از تو می سرود
مردی که پشتِ خاطره ها سخت بستری ست امروز هم به یاد تو باید به سر شود . . .
تو زندگی به هر کی خوبی کردم زودی یادش رفت……و به هر کی بدی کردم تا آخر عمر یادش موند………..حالا تو که میگفتی عشق منی………….در حق من خوبی کردی یا بدی……..چون یادم نرفته هااااااااااااااااا……………………………………………….!
آغوش تو….
مترادف امنیت است….
آغوش تو….ترس های مرا می بلـعد….
لغت نامه ها دروغ میگفتند!!!!!!!!!!!
آغوش تو…یعنی پایان_سردرد ها….
یعنی آغاز عاشقانه ترین رخوت ها….
آغوش تو یعنی “من” خوبم….
بلند نشوی بروی یک وقت!!
بغلم کن….
من از بازگشت بی هوای ترس ها…..
می ترسم….!!! تجـــســم کن…
کنارت باشـــــــــد….
شـب قـــبل از خــواب نگاهش کــــنی…
تا مطمئــن شــوی کـه هـــست….کــه مـی ماند….
صـبح کـه بـیدارشـوی هــم هـــنوز هـســــــــــت….!!
بهــــــشت همین اســــــت دیگر…!!! قلب من…
دموکراتیک ترین دولت دنیاست.
آنقدر که تو را نیز همچون خودم از ته دل دوست میدارد. از چهره ی طبیعت افسونکار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه ها ی حسرت و ماتم را من که پشت پا زدم به هر چه هست و نیست
تا که کام او ز عشق خود روا کنم
لعنت خدا بمن اگر بجز جفا
زین سپس به عاشقان با وفا کنم