گفت می ترسم (محمود درویش)
گفت می ترسم (محمود درویش)
مجموعه: شعر و ترانه
محمود درویش شاعر و نویسنده فلسطینی بود
محمود درویش (زادهٔ ۱۳ مارس ۱۹۴۱–۹ اوت ۲۰۰۸) شاعر و نویسنده فلسطینی بود.او بیش از سی دفتر شعر منتشر کرد و شعرهای او که بیشتر به مسئله فلسطین مربوط میشد در بین خوانندگان عرب و غیر عرب شهرت و محبوبیت داشت. برخی از شعرهای او به فارسی ترجمه و منتشر شده است. محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا در گذشت.
ترسید و با صدای بلند گفت: می ترسم!پنجره ها محکم بسته بود،طنین صدای او اوج گرفت و پیچید:می ترسم!در، صندلی، میزها، پرده ها، فرش ها،کتاب ها، شمع ها، قلم ها و تابلو ها،همگی گفتند: می ترسم!از صدای ترس ترسید و فریاد زد: بس است!اما (بس است!) طنین انداز نشد،از ماندن در خانه ترسید و به خیابان رفت،سپیدار را شکسته دید،به دلیل مجهولیاز تماشای در خت ترسید!نفربری شتابان از آنجا گذشت،از قدم زدن در خیابان هم ترسید،و ترسید که به خانه برگردداما چاره ای نبود، برگشت.ترسید: کلید را درون خانه جا گذاشته باشد،همین که آن را در جیبش یافت، آرام گرفت!ترسید؛ جریان برق قطع شده باشد،زنگ در را فشار داد،زنگ به صدا در آمد، آرام گرفت!ترسید؛ بر پله ها بلغزد و پهلویش بشکنداما چنین نشد، آرام گرفت!کلید را در قفل گذاشت،ترسید؛ در باز نشود،اما در باز شد، آرام گرفت!وارد خانه شد،ترسید که خودش را هراسان بر صندلی جا گذاشته باشد،اما وقتی مطمئن شدکه خود اوست که وارد خانه شده، نه کسی دیگر،رو به روی آینه ایستادو چون چهره اش را در آیینه شناخت، آرام گرفت،به سکوت گوش فرا داد،نشنید که چیزی بگوید: می ترسم!آرام گرفتو به دلیلی مبهمدیگر نترسید!
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هاشعر کوچه فریدون مشیری و جواب هما میرافشار مولانا – سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش۳ شعر زیبا از پابلو نرودااز دوست داشتن(فروغ فرخزاد)بیتوتهیِ کوتاهیست جهان(احمد شاملو)شعر دختر و بهار (فروغ فرحزاد)