۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)
۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)
مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی
۲۸ ماه صفر مصادف با رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)
۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) بر تمامی مسلمین جهان تسلیت باد
رحلت پیامبر اکرم (ص)در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیماری و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانی عمومی، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیماری و پیری مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.
پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت به سوی خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما می گذارم و می روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند.
پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود. در حجه الوداع در هنگام رمی جمرات فرمود: «مناسک خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید».روزی به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالی که به فضل بن عباس و علی بن ابیطالب (ع) تکیه داده بود به سوی مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده اندشما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبری بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد. روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد .سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام».
در چند روز آخر از زندگی رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: «ای مردم! آتش فتنه ها شعله ور گردیده و فتنه ها همچون پارههای امواج تاریک شب روی آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید. آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم».
پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید».
ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست».هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم».سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد
رحلت رسول اکرم (ص)
شهادت امام حسن مجتبی (ع)ولادتدر نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت،نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام می رساند و می گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!» رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»
جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.» به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سید» و «سبط» و«تقی» است. نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفتهاند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن،ادعیه ی عافیت و حرزهای مخصوص چشم زخم را خواندند. ذکر امام در قرآنذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیت ها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیه السلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.
رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفادههای علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوه اش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت می داده است. رسول خدا درباره ی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبت های مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.
امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمه ی اطهر، رابطهای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازی های کودکانه می کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق می نمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر می رساند و گاه در عبادت مادر دقت می کرد و از آن درس ها می گرفت.
این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع می رفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه پس از وفات دست های مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سال ها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.
امام حسن در دوران پیش از خلافت پدر : از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روی دلسوزی در تأمین رفاه پدر می کوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیت های اجتماعی شرکت می کرده است( همانند شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پاره ای مأموریت های مهم را از طرف پدر عهده دار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاست های عملی امام حسن علیه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هیچ یک از جنگ ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دوره ی ۲۵ ساله شرکت ننموده است.
در دوران خلافت پدرامام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب کردن فتنه ی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهی اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت خوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.
جانشینی پس از شهادت پدرحضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازده گانه ی خود، با ذکر اسامی آنها.
امام پس از خلافتامام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.
پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایه های حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد.
جاسوس های معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامه ی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامه نگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد.
صلح اماممهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیه السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان می داند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.
بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه های سهمگین آن بر جناح باطل به خوبی روشن می کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم ستیزانه، پایه ریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنی امیه به بنی عباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوه گر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد.
شهادت امام حسن مجتبی (ع)
امام پس از صلح تا شهادتتمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص ، بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت.
عملکرد دشمن شکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت.
صورت و شمایل امامامام حسن علیه السلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از همه شبیه تر بود. زیبایی بی نظیری داشت.رنگش سفید بود و اندکی متمایل به سرخ، چشمانش درشت و سیاه، و محاسنش انبوه. جثه ای قوی، تنومند و چهارشانه داشت. مویش مجعد (فردار) و قامتش متوسط بود.
سیرت و فضائل و مناقب امام : شمارش مناقب هیچ یک از اهل بیت عصمت علیهم السلام ممکن نیست. در زیارت جامعه خطاب به آنان می گوییم: « سروران من! ستایش شما را شماره نتوانم کرد و به آنچه در شأن شماست نتوانم رسید و به اندازه و قدرتان وصف نتوانم گفت.»
امام حسن علیه السلام نه تنها از این خطاب مستثنی نیست بلکه به خصائصی از قبیل« سبط اکبر» بودن نیز برخوردار است.
حلم بی پایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است؛ و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد.
معجزات امام : از معجزات آن حضرت جز اندکی در تاریخ نقل نشده است( همانند اینکه پدر را پس از شهادتش به صورت زنده به گروهی نشان داد.) و نیز نمونه هایی از استجابت دعا و نفرین های آن حضرت (همانند رطب دادن نخلی خشکیده به دعای او.) ولی اکثر معجزات و کرامات حضرت در اخبار از غیب و پیشگویی ها تجلّی کرده است.
شهادت امامتلاش موفق امام حسن برای به کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامه ی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
حضرت پس از مدتی درد و رنج، در روز ۲۸ ماه صفر سال ۵۰ هجری به لقاء الله شتافت.
برادرش امام حسین علیه السلام، جنازه ی او را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد ولی سرانجام بر اثر ممانعت بنی امیه در بقیع به خاک سپرد.
ثواب عزاداری و گریه بر امام حسنرسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم سال ها پیش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گریه کند، چشمش روزی که دیده ها کور می شوند (روزقیامت)، کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایه ی استواری قدم ها در قیامت است.»
شاگردان و یاران امامنام بیش از ۳۰ نفر از شاگردان و یاران آن حضرت در تاریخ ثبت شده است.
همسران امامبررسی موضوع زنان امام حسن علیه السلام بسیار لازم است زیرا زشت ترین تهمتی که به حضرت از طرف دشمنان و دوستان نادان زده شده است، کثرت اغراق آمیز ازدواج ها و طلاق های اوست؛ تا جایی که برخی، تعداد همسران آن حضرت را ۴۰۰ نفر گفته اند.
مجموعه زنانی که نام خود و پدرشان در تاریخ ثبت است و به عنوان همسر حضرت ذکر شده اند، صحیح یا ناصحیح، به ده نفر نمی رسد؛ و در حقیقت بنی امیه خواسته اند با تهمت لذت طلبی مفرط به آن حضرت، صلح او را به صورتی تحریف یافته تفسیر کنند.
فرزندان امامکمترین عددی که درباره فرزندان حضرت نوشته اند ۷ نفر و بیشترین عدد ۲۳ نفر است. شیخ مفید ، فرزندان حضرت را ۱۵ نفر می داند( هشت پسر و هفت دختر.)
از دختران حضرت ۴ نفر و از پسرانش نیز ۴ نفر صاحب فرزند شده اند. البته دو تن از پسران، فرزند پسر نیاوردند و به همین جهت نسل تمامی سادات حسنی به آن دو پسر دیگر که فرزند پسر آورده اند زید و حسن مثنّی) منتهی می گردد. در سلسله سادات حسنی، دانشمندان، سلاطین، محدّثان و انقلابیون متعددی وجود دارد.
منبع: mefda.ir
در ادامه بخوانیدمراسم نامگذارى حضرت محمد (ص)واپسین نفس هاى مهربانامشب چه شبی است…؟!خورشید سخاوتزندگی نامه حضرت محمد (ص)شرح چگونگی شهادت، تشییع و دفن پیکر مطهر امام حسن مجتبی (ع)