تصمیم قاطع مدیریتی
مجموعه: داستانهای خواندنی (۲)
داستان های کوتاه
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش میرفت چشمش به جوانی افتاد که در راهرو ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد.جلو رفت و از او پرسید:شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟جوان با تعجب جواب داد:ماهی ۲۰۰۰ دلارمدیر با نگاهی اشفته دست به جیب شد و از کیف خود ۶۰۰۰ دلار در اورد و به جوان داد و گفت :این حقوقسه ماه تو ,برو و دیگر اینجا پیدایت نشود … تو اخراجیما به کارمندان خود حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه یکجا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.جوان با خوشحالی از جا جهید و از آنجا دور شد.مدیر از کارمند دیگری که نزدیکش بود پرسید: آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟کارمند با تعجب از رفتار مدیر جواب داد:او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا اورده بود.
منبع: nice-storyy.blogfa.com