همه مسئولیتهای بچه با مادر نیست!
مجموعه: تعلیم و تربیت
تولد نوزاد و کودکی که ۹ ماه همه انتظار تولدش را کشیدهاند، به آن شیرینی هم که اطرافیان فکر میکنند، نیست! بعد از فروکش کردن شور و شوق اولیه و زمانی که والدین با یکدیگر تنها شدند، به مرور روی دیگر سکه خود را نشان میدهد. به دنیا آمدن کودک اگرچه واقعیت خوشایند و اتفاقی میمون است ولی گاه به حدی روی زندگی زوج اثر می گذارد که شور و شعف پدر و مادر شدن جای خود را با عواطف و احساسات دیگری عوض میکند تا آنجا که فرزند را رقیب خود تلقی میکنند و واکنشهای متفاوتی بروز میدهند. واکنشهای منفیای که دوطرف نسبت به هم بروز میدهند، سرمنشا مشاجرهها و دعواهای خانگی میشود.بیشتر افراد فکر میکنند با به دنیا آمدن یک نوزاد، کانون خانواده گرمتر و صمیمیتر میشود. این طرز فکر اشتباه نیست اما زمانی این رویای قشنگ به واقعیت تبدیل میشود که والدین قبل از تصمیمگیری آموزشهای لازم را در این زمینه دیده باشند.همچنین اطلاعات کافی را در مورد مسئولیتها در زمینههای مختلف داشته باشند و بدانند هر فرد در نگهداری و تربیت بچه و در قبال طرف مقابل (همسر خود) چه کارهایی باید انجام دهد. به علاوه بعد از ورود بچه چگونه خانواده را اداره کنند تا میان هیچیک از اعضا اختلافی به وجود نیاید. تمام این نکتهها مستلزم داشتن آگاهی لازم و اصولی است که باید قبل از تولد بچه والدین به آن دست پیدا کنند تا سوءتفاهمی بین آنها ایجاد نشود.همه مسئولیتهای بچه با مادر نیست!یکی از دلایلی که ممکن است به دنیا آمدن این هدیه الهی باعث بروز اختلاف بین اعضای خانواده شود، این است که یکی از پدر یا مادر یا هر دوی آنها، آمادگی لازم را برای بچهدار شدن نداشته باشند. در این صورت بعضی از پدرها به اشتباه فکر میکنند همه مسئولیتها از جمله نگهداری از بچه یا تربیت آن بر عهده مادر است و با این طرز فکر سعی میکنند از شر این استرس «نداشتن آمادگی» رها شوند. در حالی که مادران در دوران بارداری به مرور در مدت ۹ ماه آمادگی لازم را پیدا میکنند و فقط استرس آنها در ماههای اول بارداری است.پدر، مادر با فرزندمان رقابت نکنیموالدین بهتر است بدانند پدر نهتنها بعد از تولد بچه بلکه در دوران بارداری و جنینی نقش بسزایی دارد. به بیان دیگر، نحوه برخورد پدر با مادر در دوران بارداری و آرامشی که مادر از پدر دریافت میکند، میتواند تاثیر بسزایی برای جنین داشته باشد. درست است که مسئولیت مراقبت از بچه با مادر است اما پدر هم باید نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کند چون خانواده شامل پدر و مادر و فرزند است و هیچکدام از این اعضا مجزا و تفکیک شده نیستند. هرگونه مساله و مشکل در هر ضلع مثلث خانواده باعث میشود تا ۲ ضلع دیگر هم درگیر شوند.بچه خود را رقیبتان فرض نکنیدمشکل شدیدی که ممکن است رابطه زوجها را بعد از تولد فرزند به خطر بیندازد، مشکل حسادت به فرزند خود است. حتی گاهی یکی از زوجها فکر میکنند بچهها رقیب آنها در زندگی زناشوییشان هستند. این طرز فکر زمانی برای مرد به وجود میآید که مادر تمام تمرکز خود از جمله انرژی، احساسات و وقتش را ۲۴ ساعته صرف فرزند خود میکند. این روند باعث میشود تا زن از همسر خود و وظایفی که نسبت به او دارد، غافل شود. این غفلت ناخودآگاه جرقهای ایجاد میکند که همسر بدون بیان احساسش به فرزند خود حسادت کند. در پی این حسادت، به مرور همکاری، مساعدت و همیاری مرد کاهش مییابد. حتی برعکس ممکن است توجه بیاندازه پدر به نوزاد این حس حسادت و رقابت را در مادر به وجود آورد. البته تنها تفاوتی که بین زن و مرد وجود دارد، این است که خانمها احساس خود را راحت بروز میدهند و در مورد حسادت خود و کمشدن محبت همسرشان نسبت به آنها ابراز نارضایتی میکنند؛ در حالی که آقایان هیچگاه در مورد احساس خود صحبت نمیکنند و آن را بهصورت علنی بروز نمیدهند.آقایان داوطلبانه در تربیت بچه شرکت کنندزمانی که همسر تمام توجه خود را متمرکز فرزند خود کند و از وظایف خود و نیازهای همسرش از جمله نیازهای حسی و عاطفی، جسمی و زناشویی غافل شود؛ ممکن است اختلافاتی در رابطه به وجود آید. برای جلوگیری از ایجاد این مشکل یا به حداقل رساندن اختلافات، مرد خانواده باید در این راستا منفعل نباشد.به بیان دیگر، پدر باید در نگهداری نوزاد داوطلب شود و حتی مقداری از مسئولیتهایی که بر عهده مادر است، مثل تعویض بچه یا حتی غذا دادن به او را بر عهده بگیرد. در نهایت هدف از این کار این است که مادر احساس کند کار و مسئولیتی که بر دوش دارد، سبکتر شده است و در پی این احساس میتواند وقت و زمان آزادتری داشته باشد و زمانی را به همسر خود اختصاص دهد.بچه متعلق به هر دوی شماستگاهی پیامد ابراز علاقه شدید و مستقیم یکی از والدین بهخصوص مادران، ممکن است این باشد که مادر حق کمتری به پدر بدهد تا ابراز احساسات کند و برخی خانمها این مجوز را برای همسر خود صادر نمیکنند و این محبت زیاد را معطوف به خود میدانند. این احساس به این دلیل بروز میکند که خانمها فکر میکنند پدر میخواهد تملک و مالکیت خود را نسبت به بچه نشان دهد و مادر به رفتار پدر حساستر میشود.در این مواقع پدر با استفاده از عبارتهایی مثل «بچه تو» یا «کودک تو»، میتواند کمی از آن علائم و احساسات زنانه را کنترل و این طرز فکر مالکیت را از مادر دور کند.از احساس مسئولیت خانمها سوءاستفاده نکنیدحالت دیگری که ممکن است باعث مشکل شود، مسئولیتپذیری بیش از اندازه مادران است. برخی مادران بعد از تولد کودک سعی میکنند همه مسئولیتها را بر عهده بگیرند و این کار باعث میشود چه خودآگاه یا چه ناخودآگاه، پدران از این حالت سوءاستفاده کنند و از تمام مسئولیتهای خود شانه خالی کنند.این عمل باعث میشود تا زن نسبت به همسرش ساعتهای بیشتری را کنار بچه باشد و چون قبل از تولد ساعتهای بیشتری را کنار هم سپری میکردند، بعد از تولد ممکن است مشکلاتی به وجود آید. در این مواقع حضور برخی مردان در خانه کمرنگتر میشود و بیشتر سمت علایق شخصی خود میروند که قبل از تولد فرزند این کارها را انجام نمیدادهاند.در این شرایط بهتر است خانمها از همسرشان کمک بیشتری بخواهند و سعی نکنند تمام مسئولیتها را خودشان بر عهده بگیرند.باید مرد را بیشتر درگیر تربیت بچه کنند و ساعتهایی از روز پدر و فرزند را با یکدیگر تنها بگذارند تا پدر بیشتر با خصوصیات فرزند خود آشنا شود و متقابلا فرزند هم ارتباط بهتری با پدرش برقرار کند زیرا کودکان شیرخوار معمولا به مادر احساس وابستگی بیشتری دارند و گاهی ترجیح میدهند بیشتر وقتها مادر در کنار آنها باشد اما با انجام این عمل رابطه عاطفی پدر و فرزند هم بیشتر میشود.
منبع:زندگی مثبت
آنچه والدین باید بدانندبرای درمان ترس کودک چه کنیم؟تربیت کودکان ۳ تا ۱۴ سال۶ راه جالب برای آموزش مسائل مالی به کودکاناین ۱۰ مهارت را به کودک بیاموزیدتربیت بچه ها یکی از دغدغه های والدین استتنبیه بدنی نامناسب ترین روش تربیت کودک