کوی عشق (رضیالدین آرتیمانی)
کوی عشق (رضیالدین آرتیمانی)
مجموعه: شعر و ترانه
میررضی آرتیمانی از شاعران مشهور زمان صفویه است.
میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی از شاعران و عارفان مشهور زمان صفویه است که در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان به دنیا آمد. او در سال ۱۰۳۷ هجری قمری دیده از جهان فرو بست. او را در محل خانقاهش در تویسرکان به خاک سپردند. از او حدود ۱۲۰۰بیت شعر به جا مانده که معروفترین آنها ساقی نامهٔ اوست.
در خرابات مجانین کن گذر
تا ببینی رسم و آئین دگر
عادت اینجا ترک رسم و عادت است
رسم، اینجا ترک جان و ترک سر
کوی عشق است این و در وی صد بلا
حضرت عشق است اینجا باش باش
سر مده اینجا عنان آهستهتر
آسمان اینجا ببوسد آستان
جبرئیل اینجٰا بریزد بال و پر
زهرهٔ شیران شود اینجا به آب
پا منه اینجا نداری تاب اگر
جان دهند اینجٰا برای درد دل
سر نهند اینجا برای دردسر
الامان اینجا کنند از الامان
الحذر اینجا کنند از الحذر
عقل ازین سودا نهاده سر به کوه
کوه از این غوغا شده زیر و زبر
کوشش و خواهش در اینجا لنگ و کور
بینش و دانش در آنجا کور و کر
سر نمیدارد خبر اینجا ز پا
پا نمیدارد خبر اینجٰا ز سر
کس نزد اینجٰا دم از چون و چرا
هیچکار اینجا نیٰامد مال و جاه
هیچ بار اینجٰا ندارد زور و زر
جان نبرده هر کس اینجا برده جان
سر نبرده هر کس اینجا برده سر
دیده بر دوز از خود و او را ببین
خود مبین اندر میٰان او را نگر
خود بسوز و هر چه میخواهی بساز
خود بباز و هر چه میخواهی ببر
در کلاه فقر میباید سه ترک
ترک دین و ترک دنیا ترک سر
کس ز کس اینجا نمیدارد نشان
کس ز کس اینجا نمیپرسد خبر
بوالعجب طوریست طور عاشقان
جمله با هم دوستتر از یکدگر
در فراق یکدگر اشکند و آه
در مذاق یکدگر شیر و شکر
جز فتوت نیست اینجا میزبان
جز محبت نیست اینجا ما حضر
گه جگر بر خوانشان از خون دل
در ربوده همچو گرگ از یکدگر
در هلاک افتاده از بهر هلاک
کرده خون خود بیگدیگر هدر
جای در زندان و دایم در سرور
پای در دامان و دایم در سفر
جنت و طوبی از ایشان سرفراز
دنیی و عقبی از ایشان مفتخر
نشنود در بزم سرمستان کسی
جز حدیث عاشقی چیز دگر
شور شوقم در خروش آورده است
میکند طبعم عزلخوانی دگر
ای بسی نازکتر از گلبرگ تر
در نگاهت عٰالمی زیر و زبر
ای به قد سرو و به رخ خورشید و ماه
وی به دل از سنگ سندان سختتر
واله گفتار تو پیر و جوان
مست از دیدار تو دیوار و در
سر خوش و شیرین شمایل شوخ و شنگ
سرکش و زیبا و رعنا، شاخ زر
سرو بالا، چشم شهلا، دلربا
کج کله، کاکل پریشان، عشوهگر
تلخ گو و ترش ابرو تند خو
سخت بازو، سنگدل، بیدادگر
در دل او جای کردم عاقبت
مهربانی میکند در سنگ اثر
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار زیبا و عاشقانه(۲)اشعار زیبای جامی اشعار زیبای فروغ فرخزاد اشعار زیبای نیمایوشیج اشعار زیبای پاییزیشعر کوچه فریدون مشیری و جواب هما میرافشار