اشعار مبعث پیامبر اکرم (ص)-۴
اشعار مبعث پیامبر اکرم (ص)-۴
مجموعه: شعر و ترانه
سرود مبعث پیغمبر
احمد مرسل آن چراع جهانرحمت عالم آشکار و نهان
آمد از رب سوى زمین عربچشمه زندگانى اندر لب
هم عرب هم عجم مسخّر اولقمه خواهان رحمت در او
در جهانى فکنده آوازهبا خود آورده سنّتى تازه
دین بدو یافت زینت و رونقزانکه زو یافت خلق راه به حق
سخن او برد تو را به بهشتادب او رهاندت ز کنشت
دل پر درد را که نیرو نیستهیچ تیماردار چون او نیست
بر تو از نفس تو رحیمتر استدر شفاعت از آن کریمتر است
از کرم، نزهوا و نزهوسیمهربانتر ز تست بر تو بسی
گر تو خواهى که گردى او را یاراز حرام و سفاح دست بدار
در حریم وی اى سلامت جویشرمدار از حرام و دست بشوی
اى فرو مانده زاروار و خجل
در حجیم تن و جهنم دل
گر تو را دیده هست و بیناییچون ز دوزخ سبک برون نایی؟
پاک شو، پاک، رستى از دوزخکو رهاند ترا از آن برزخ
خاک او باش و پادشاهى کنآن او باش و هر چه خواهی کن
تا به حشر اى دل ار ثنا گفتیهمه گفتى چو مصطفی گفتی
شمع بود آن هماى فرخندهاز درون سوز و از برون خنده
گنج همسایه بد دل پاکشرنج سایه نبود بر خاکش
اشعار مبعث پیامبر اکرم (ص)
عید بعثت،عید الطاف داور/توأمان شد،خنده با چشمان ترکه محمد،شده بر ما پیغمبر/مبارک مبارک
او که با امر خدا آیه ی حق میخواند/اِقرا بِاسم ربِّکَ الذی خَلق میخواندذکر دل توحید و تبارک/این جشن فرخنده مبارکرسول الله رسول الله مدد مولا مولا مولا مولا…
به شب خلق،تو سراج منیری/تو امیری،تو بشیر و نذیریدست ما نه،دست عالم بگیری/یا مولا یا مولانور حق جلوه گر از ماه رخ مُصطفوی/جاهلیت شده منفور به نور نبویرسول امجد و اعظمی/امید همه ی عالمیرسول الله رسول الله مدد مولا مولا مولا مولا…
آرزوی ِ،همه ی ما این باشد/پیروی از،مکتب و آیین باشدهستی ما،به فدای دین باشد/یا مولا یا مولاما که بر مکتب نورانی تو دل بستیم/جان نثاران تو و عاشق حیدر هستیممی مانیم همه با عنایت/تا آخر یاور ولایت
مولودی مبعث پیامبر (ص)
عرب در جهل کامل غوطه ور بوددرخت کفرشان هم بارور بود
همه سرگرم شرک و بت پرستیودختر خار بر چشم پدر بود
به زیر خاک زنده دفن دختربرای هر عرب نوعی ظفر بود
در این احوال تقدیر الهی
معین کردن دینی دگر بود
برای امر ابلاغش خداوندبه دنبال رسولی دادگر بود
میان مردم آن روز مکهمحمد(ص)نزد او محبوبتر بود
چهل سالی زعمرش می گذشت ومحمد شمس ومکه چون قمر بود
رسید آن لحظه ی موعود ،در غارمحمد (ص)غرق نجوایی دگر بود
به ناگه جبرئیل آمد کنارشنبوت را برایش خوش خبر بودبگفتا ای رسول ا…اقرآبه نام آنکه خلقت را اثر بود
بدینسان بعثتی آمد پدیدارکه آنرا عدل وحق جوئی ثمر بود
پیمبر شد رسول دین اسلامکه آخر دین رب دادگر بود
برای مسلمین عید است اینروزبر ایشان مطلع فتح وظفر بود
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار مبعث پیامبر اکرم (ص)-۳اشعار مدح پیامبر اکرم (ص) و عید مبعث(۲)اشعار زیبای محمد رضا آقاسیاشعار شهادت امام جعفر صادق(ع)-۲اشعار شهادت حضرت علی (ع)-۳اشعار مبعث پیامبر اکرم (ص)