منزلی در دوردست (مهدی اخوان ثالث)
منزلی در دوردست (مهدی اخوان ثالث)
مجموعه: شعر و ترانه
منزلی در دور دستی هست بی شک هر مسافر رااینچنین دانسته بودم، وین چنین دانملیکای ندانم چون و چند! ای دورتو بسا کاراسته باشی به آیینی که دلخواه ستدانم این که بایدم سوی تو آمد، لیککاش این را نیز میدانستم، ای نشناخته منزل
که از این بیغوله تا آنجا کدامین راهیا کدام است آن که بیراه ست
ای برایم، نه برایم ساخته منزلنیز میدانستم این را، کاشکه به سوی تو چه ها میبایدم آورددانم ای دور عزیز! این نیک میدانیمن پیادهی ناتوان تو دور و دیگر وقت بیگاه ستکاش میدانستم این را نیزکه برای من تو در آنجا چه ها داریگاه کز شور و طرب خاطر شود سرشارمیتوانم دیداز حریفان نازنینی که تواند جام زد بر جامتا از آن شادی به او سهمی توان بخشید؟شب که می آید چراغی هست؟من نمی گویم بهاران، شاخه ای گل در یکی گلدانیا چو ابر اندهان بارید، دل شد تیره و لبریزز آشنایی غمگسار آنجا سراغی هست؟
منبع:greenpoems.com
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار زیبای پاییزیاشعاری زیبا از مهدی اخوان ثالثچند شعر کوتاه از شاعران مشهور ایران۳ شعر زیبا از پابلو نرودااشعار زیبای جامی بیتوتهیِ کوتاهیست جهان(احمد شاملو)