محمود صادقی: گفتند تو را هم در انتخابات حجامت میکنیم
محمود صادقی: گفتند تو را هم در انتخابات حجامت میکنیم
مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
تاریخ انتشار : پنج شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۳۰
همان تفکری که اعتراضات مردم را خون کثیف نظام میداند، با همه ابزارهایش به شورای نگهبان فشار وارد میکند. من نام آنها را اصحاب حجامت میگذارم و پیروان همان تفکر بعد از نطق انتقادی من در مجلس گفتند که تو را هم در انتخابات حجامت میکنیم و امروز من متوجه شدهام که منظور او از حجامت انتخاباتی رد صلاحیتها بوده است.
روزنامه شرق نوشت:تعداد چهرههای سرشناس اصلاحطلبان در کارزار انتخابات مجلس آنقدر کم است که بحران ارائه لیست انتخاباتی بیشازپیش جدی به نظر میرسد. برخی میگویند رد صلاحیتهای گسترده باعث بهوجودآمدن چنین فضایی شده است و برخی علاوه بر آن ثبتنام کمرمق چهرههای اصلاحطلب در انتخابات را مزید بر علت میدانند. بههرحال هر آنچه هست نیروهای اصلاحطلب در مقطع فعلی با وضعیتی روبهرو شدهاند که شاید سالها بود تجربه نکرده بودند، بههمیندلیل هم روز گذشته شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در بیانیهای خواستار تجدیدنظر اساسی شورای نگهبان در اعلام نتیجه قطعی بررسی صلاحیتها شد.
محمود صادقی، نماینده دوره دهم مجلس که بهصراحت بیان شهرت دارد، در زمره کسانی است که برای انتخابات اسفندماه رد صلاحیت شده است. او میگوید بعد از حوادث آبانماه تصمیم جدی داشتم که در انتخابات شرکت نکنم؛ اما براساس خرد جمعی به این نتیجه رسیدم که بیایم. ساعتی با او به گفتگو نشستیم تا از چرایی رد صلاحیت خودش و دیگر اصلاحطلبان و راهکارهایی که در مدت اندکی که تا انتخابات باقی است، بپرسیم.
تعداد زیادی از نامزدهای اصلاحطلب از جمله خود شما رد صلاحیت شدند. فرایند بررسی صلاحیتها در این دوره انتخابات را چگونه میبینید؟
براساس اصل ششم قانون اساسی مجلس باید برایند خواست مردم باشد و برای تحقق این مهم چارهای نیست مگر آنکه در انتخابات طیفهای مختلف سیاسی با یکدیگر رقابت کنند تا مردم در روز انتخابات بتوانند آزادانه و بدون هیچ محدودیتی گزینههای مطلوب خود را انتخاب کنند. روندی که در روزهای اخیر مشاهده کردیم یعنی رد صلاحیتهای گسترده یک جناح سیاسی خلاف انتخاب آزادانه مردم است. از سوی دیگر رد صلاحیتهای اخیر بیتردید باعث تضعیف قوه مقننه چه در حوزه قانونگذاری و چه در حوزه نظارت میشود.
وقتی اجازه داده نشود که نخبگان و شخصیتهای مؤثر در انتخابات شرکت کنند، مجلسی حداقلی شکل میگیرد. تأثیر رویکرد عجیب شورای نگهبان نهتنها باعث کاهش تعهد نمایندگی میشود، بلکه فارغ از بحثهای سیاسی کار کارشناسی و تخصصی را تضعیف میکند. علاوه بر اینها نمایندگان در دوره نمایندگی هم از ترس رد صلاحیت در دوره بعدی از جسارت لازم برخوردار نیستند؛ یعنی نظارت شورای نگهبان پیشاانتخاباتی و پساانتخاباتی است. شورای نگهبان بارها اعلام کرده است که کاری با بحثهای سیاسی ندارد اما بعینه دیدهایم که این نهاد همه امضاهای نمایندگان بر برگههای سؤال از شخصیتها را زیر نظر داشته است و حتی برخی کاندیداها برای آنها مورد مؤاخذه قرار گرفتهاند.
چنین موضوعاتی را منتسب به اصل نظارت استصوابی میدانید یا شیوه بررسی صلاحیتها را در وقوع گفتههای فوق مؤثر میدانید؟
اتفاقا من بارها اعلام کردهام که حق نظارت شورای نگهبان را لازم و دارای منطق میدانم، زیرا یک نهاد مستقل از نهاد اجرا باید بر امر انتخابات نظارت کند تا سلامت انتخابات تضمین شود، اما دیگر آن نهاد که نباید خود مداخله کند و از نقش اصلیاش جدا و حتی به ضد نقش خود تبدیل شود. اگر نوع مواجهه با نامزدهای انتخابات خالی از سلایق سیاسی بود، امروز شاهد آن نبودیم که از اصل نظارت انتقاد شود. در حقیقت نوع عملکرد باعث کشیدهشدن نقدها به اصل نظارت شده است.
علت بالابودن رد صلاحیتهای جبهه اصلاحات در این دوره انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
اغلب اصلاحطلبان از جمله آقای عارف باور دارند که با وضع مهندسیشدهای روبهرو هستیم. در همه حوزههای انتخابیه بررسی دقیق شده است که چه ترکیب نامزدهایی حضور داشته باشند؛ یعنی اگر نامزد اصلاحطلبی پایگاه اجتماعی ندارد، تأیید صلاحیت شده و اگر در میان مردم جایگاه و پایگاهی دارد، رد صلاحیت شده است. مورد به مورد میتوانیم بگوییم که چه طراحیهای دقیقی رخ داده است. باور کنید که این کارها به کشور لطمه میزند و باعث کاهش اعتماد عمومی میشود؛ بهویژه آنکه اکنون که شاهد تشییع باشکوه سردار سلیمانی بودیم میتوانستیم آن وحدت را به وحدت انتخاباتی گره بزنیم تا بسیاری از اختلافات حل شود. یکی از مهمترین پیامهای تشییع سردار سلیمانی این بود که مردم با وجود تمام ناملایمتیها و با درنظرداشتن دسیسههای خارجی سعی میکنند برای کشورشان دور هم جمع شوند و احساس کردند که پیکر شهید سلیمانی میتواند محمل خوبی برای وحدت حداکثری باشد؛ اما متأسفانه از این فرصت استفاده نشد.
جالب است حتی برخی ادامه اختلافافکنیها را به بعد از مراسمهای تشییع موکول نکردند یا گفتند که اگر اصلاحطلبان برای تشییع به خیابان بیایند، تکهتکه میشوند یا پیشتر فرد دیگری گفته بود که در آبانماه خون نظام حجامت شد و منظور او از خون حجامتشده، کشتهشدگان آبانماه بود. همان تفکری که اعتراضات مردم را خون کثیف نظام میداند، با همه ابزارهایش به شورای نگهبان فشار وارد میکند. من نام آنها را اصحاب حجامت میگذارم و پیروان همان تفکر بعد از نطق انتقادی من در مجلس گفتند که تو را هم در انتخابات حجامت میکنیم و امروز من متوجه شدهام که منظور او از حجامت انتخاباتی رد صلاحیتها بوده است.
با توجه به شرایط پیشآمده، سیاست انتخاباتی جبهه اصلاحات چه خواهد بود؟
با وضعیت پیشآمده، راهبرد شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان این است که اگر در هر حوزهای نامزد شاخصی که هویت اصلاحطلبانه دارد، نداشته باشیم، قطعا لیست نخواهیم داد. چرا از اصلاحطلبان انتظار دارند که بعد از ردصلاحیت نیروهای شاخصشان به هر نامزدی راضی شوند؟ یا چرا توقع دارند در حوزهای که هیچ نامزدی نداریم برویم و از نامزدهای اصولگرا حمایت کنیم؟ اگر از اصولگرایان حمایت کنیم، چرا نام اصلاحطلب را بر خود گذاشتهایم؟ بر اساس بیانیهای هم که شورایعالی سیاستگذاری منتشر کرد، فضای مطلوبی در کشور مشاهده نمیشود و عملا امکان مشارکت فعال وجود ندارد. البته شورایعالی سیاستگذاری مشغول جمعکردن اطلاعات تکمیلی است تا در نهایت یک تصمیم جامع بگیرد.
یکی از موضوعاتی که در نقد سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان در این دوره گفته میشود این است که نیروهای شاخص اصلاحطلب هم چندان مؤثر در انتخابات حاضر نشدند و البته ردصلاحیتها هم مزید بر این موضوع شد. آیا اصلاحطلبان میخواستند با ارائه محدود نیروهایشان شورای نگهبان را در شرایطی قرار دهند که شورای نگهبان برای آنکه حوزههای انتخابی خالی از یک جریان سیاسی نشود، دست به ردصلاحیت نزند یا آنکه خود نیروهای اصلاحطلب نسبت به عرصه انتخاباتی امیدی نداشتند؟
مسلما فرضیه اولی که مطرح کردید وجود نداشت، زیرا سازماندهی مشخصی میان اصلاحطلبان وجود ندارد که چنین سیاستی از آن بیرون بیاید و فرضیه دوم شما را بیشتر نزدیک به واقعیت میدانم، زیرا واقعیت این است که بسیاری از نیروهای سیاسی از وضعیت موجود دچار یأس شدهاند؛ از سوی دیگر آنها تجربه ردصلاحیت را در دورههای گذشته داشتهاند و امیدوار نبودند که در این دوره تأیید شوند، به این دلیل پیش از آنکه شورای نگهبان آنها را ردصلاحیت کند، خودشان در انتخابات شرکت نکردند. البته بااینحال تعداد قابلتوجهی از چهرههای مهم سیاسی اصلاحطلبان در انتخابات ثبتنام کردند که متأسفانه بخشی از آنها در بررسی هیئت نظارت ردصلاحیت شدند و بخش دیگری هم در بررسی شورای نگهبان کنار گذاشته شدند. به یاد دارم که در انتخابات مجلس سال ۹۴ همه نیروهایی که از انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها نامزد شدند، از جمله آقایان رهامی، حبیبی و جمعی دیگر ردصلاحیت شدند. بسیاری از احزاب هم از حق انتخابشدن در انتخابات محروم شدند که همه این دلایل دست به دست هم داد تا برخی تشخیصشان مبنیبر عدم ثبتنام شود.
آیا با شرایط پیشآمده دوباره شاهد بازگشت اصلاحطلبان به جامعه خواهیم بود؟ یعنی دوباره آنها به دور از قدرت سیاسی سعی در ترمیم سرمایه اجتماعی خود میکنند؟
خاستگاه جریان اصلاحات متن جامعه است و حتی اگر در قدرت هم باشد، نباید از پایگاه اجتماعی غافل شود؛ یعنی نباید میان قدرت رسمی و جامعه مدنی تعارضی ببینیم. نمایندگان اصلاحطلب مجلس هم باید نماینده واقعی جامعه باشند و سخن متن جامعه را منتقل کنند، اما قبول دارم که برخی اصلاحطلبان وقتی در قدرت حضور مییابند عقبه اجتماعی جریان متبوع خود؛ یعنی اصلاحات را فراموش میکنند و این موضوع باعث پیدایی دوگانه اصلاحطلبی قدرتمحور و اصلاحطلبی جامعهمحور میشود. علاوهبراین متوجه این موضوع هم هستم که بههرحال اگر اصلاحطلبان از عرصههای رسمی کنار گذاشته شوند، بیش از پیش به سمت جامعه میروند و میتوان در چنین شرایطی یک تهدید؛ یعنی ردصلاحیتهای گسترده را به فرصت بازسازی هویت اجتماعی اصلاحطلبان تبدیل کنیم.
مواضع صریح شما در مجلس دهم بسیار مورد توجه مردم و مسئولان بود؛ ازاینرو ردصلاحیت شما بیش از دیگران محتمل به نظر میرسید. با این وصف چرا مانند خانم سلحشوری پیش از ردصلاحیت خودتان از ثبتنام امتناع نکردید؟
به زبان ساده بگویم که من بعد از حوادث آبان حالم خوب نبود و بهشدت دچار تردید شده بودم که در انتخابات ثبتنام کنم یا نه، زیرا باور داشتم که برخوردی که با معترضان شد اصلا درست نبود. یک پایم میگفت برو و پای دیگرم میگفت نرو و دودل بودم و در نهایت به خرد جمعی تن دادم. در تشکیلات انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها بحثهای زیادی کردیم و با وجود همه بیمها و با درنظرداشتن تمام مخاطرات تصمیم تشکیلاتی بر این شد که در انتخابات حضور یابم و دیگران را هم به ثبتنام در انتخابات تشویق کنیم و سرانجام با توکل بر خدا وارد عرصه انتخابات شدم. دو شب پیش هم در جلسه چهارساعته انجمن بحثهای زیادی کردیم که اکنون چه باید بکنیم.
برخی میگفتند اعتراض به ردصلاحیت درست نیست، زیرا با اعتراض انگار میخواهیم آویزان نهادهای رسمی شویم، اما برخی دیگر نظرشان این بود که حق قانونی و مدنی ما این است که در مسیر مشخصشده اعتراض کنیم. در نهایت باز هم مجموعه تصمیم گرفت که اعتراض کنیم، اما به تعبیر آقای مطهری، ما اعتراض میکنیم، نه التماس. من باور دارم که همه ما با یک ساختار سخت در امر انتخابات روبهرو هستیم، اما در همین ساختار سخت هم روزنههایی وجود دارد که میتوان از آنها بهره برد تا مطالبات مردم را بیان کرد.
در صورتی که اعتراض شما به جایی نرسد و به صورت قطعی ردصلاحیت شوید، آیا به کارهای علمی و دانشگاهیتان میپردازید یا همچنان تصمیم به فعالیت سیاسی دارید؟
ما هرجا که باشیم باید به تعهد اجتماعیمان عمل کنیم؛ چه بهعنوان یک معلم در دانشگاه یا در قامت یک وکیل دادگستری یا بهعنوان نماینده مردم در مجلس. باور کنید که دنیا برای من آنقدرها هم ارزش ندارد و به تأسی از حضرت علی(ع) میگویم که این دنیا از عطسه ماده بزی بیارزشتر است. اگر همه مسئولان بهجای وجه دنیایی بر وجه معنوی مسئولیت که خدمت به مردم باشد تکیه کنند، متاعی از زندگی میبرند که با هیچ منصب و مالی قابل معاوضه نیست که آن رضایت خلق خداست.
فرارو