مگر میشود رییسجمهور یک مملکت از وقوع چنین حادثهای مطلع نباشد؟
مگر میشود رییسجمهور یک مملکت از وقوع چنین حادثهای مطلع نباشد؟
مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
تاریخ انتشار : یکشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۵۸
«سرمایه اجتماعی به دست آمده از وحدت ملی مخدوش شد».این تاکید و تحلیل «محمدجوادحقشناس» فعال سیاسی و رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر پایتخت است. او که مدیرمسوول روزنامه «اعتماد ملی» است و روزهای پرفراز و نشیب سیاسی را تجربه کرده است، میگوید: «با پنهانکاری در مورد حادثه رخ داده نه تنها ممکن است امریکا و دشمنان قسمخورده کشور فرصت برنامهریزی و سوءاستفاده به دست آورند که دو مقوله حضور گسترده مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی و وحدت ملی ایجاد شده و رویکردی ملی که در دفاع از اعتبار و حیثیت و آبروی کشور ایجاد شده بود نیز ممکن است خدشهدار شود.» .
آقای دکتر شما سالها به عنوان فعال رسانهای در کوران اتفاقات و رخدادهای مختلف و نحوه برخورد دولتمردان و مسوولان با آنها بودهاید. با چنین سابقهای آیا قبول ندارید در جریان اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی، خطای رسانهای بزرگی رخ داده و افکار عمومی به نوعی به بازی گرفته شده است؟
متاسفانه دقیقا همینطور است. بعد از حادثه ترور جانکاه سردار سلیمانی و شهادت وی که با ماجرای بیکفایتی مسوولان برگزارکننده مراسم و فوت شماری از هموطنان و تشییعکنندگان پیکر پاک آن شهید قهرمان همراه شد و بعد از آن هم، فوت تعدادی از هموطنانمان در حادثه اتوبوس بین شهری، درست زمانیکه مردم به سبب موشکباران و انتقام سربازان غیور سپاه و نیروهای نظامی، میرفتند تا چند صباحی را با احساس آرامش و شادی ناشی از گرفتن انتقام از امریکا سپری کنند؛ حادثه سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی داغی تازه را بر سینه مردم کشورمان گذاشت. این در حالی بود که انتظار میرفت خبر موشکباران مواضع امریکا در عراق تا چند روزی به عنوان تیتر اول رسانههای داخلی و خارجی باشد و در چنین شرایطی باید حوزه اطلاعرسانی و امنیتی کشور به این مساله فکر میکردند که با کوچکترین اشتباهی؛ نهتنها ممکن است امریکا و دشمنان قسمخورده کشور فرصت برنامهریزی و سوءاستفاده به دست آورند که دو مقوله حضور گسترده مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی و وحدت ملی ایجاد شده و رویکردی ملی که دردفاع از اعتبار و حیثیت و آبروی کشور ایجاد شده بود نیز ممکن است خدشهدار شود.
پنهانکاری در مورد خطای صورتگرفته در شلیک موشک به هواپیمای مسافربری اوکراینی درست همان اشتباه مرگباری بود که متاسفانه رقم خورد؛ آن هم به هواپیمایی بینالمللی که ۸۰ درصد مسافران آن ایرانی بودند و از فرودگاه بینالمللی امام خمینی بر میخاست. اما شاید گروهی تصور کنند که بتوان به بهانه دفاع از کشور به سادگی از کنار این موضوع گذشت درحالی که چنین نیست. البته درست است که در کنار تجهیزات، نیروی انسانی نیز بخشی از سیستم دفاعی محسوب میشود اما هر گونه قصوری در این دو مقوله قابل چشمپوشی نیست و باید حتما به آنها رسیدگی شود. در این حادثه به خصوص در حوزه خطای انسانی نیز شاهد قصور اجتماعی و رسانهای بزرگی هستیم.
چه قصوری؟ منظور من هم دقیقا این است که در شیوه اطلاعرسانی این حادثه چه خطا و قصوری رخ داده است؟
بگذارید با مثالی که همه ما با آن آشنا هستیم پاسختان را بدهم. در حادثه شلیک ناو امریکایی به هواپیمای ایران، نیروهای امریکایی ضمن تایید شلیک صورتگرفته دلیل آن را خطای انسانی عنوان کردند. چرا؟ چون وقوع خطای انسانی دور از ذهن نیست. با این حال ما سالهاست که داریم میگوییم باید مسببان این خطای انسانی محاکمه شوند. این خطای انسانی ممکن است در هر بخشی رخ دهد… در یک بخش صنعتی، یا در یک مانور نظامی و…. در مورد حادثه شلیک به هواپیمای اوکراینی نیز وضعیت به همین شکل است. یعنی مساله رسانهها و مردم این است که چرا از زمانی که این حادثه رخ داده و درحالی که براساس عرف مدیریتی کشور باید گزارش آن به بالاترین مقامهای کشوری و لشکری داده شده باشد، تا زمانی که گزارش رسمی شلیک منتشر شده چند روز فاصله زمانی بوده است؟ دومین سوال مردم این است که چرا کارشناسان ذیربط بدون آنکه اطلاع دقیقی از ابعاد مساله داشته یا به اسناد حادثه دسترسی داشته باشند، با قاطعیت نقص فنی را دلیل سقوط هواپیما میدانند و هر یک بنای دروغپراکنی را پایهگذاری میکنند؟ مردم حق دارند که از خود بپرسند که آیا سخنان قاطع معاون وزیر راه در جمع خبرنگاران که اصابت موشک را منتفی دانسته بود، سناریویی از سوی مقامات بالادستی بوده یا تصمیمی بوده که خودش گرفته است؟ سخنانی که در هر دو صورت باعث خدشهدار شدن حیثیت سازمان مهمی چون سازمان هاپیمایی در بین افکار عمومی شده است.
اصلا یکی از نکات همین است؛ اینکه واقعا مگر میشود رییسجمهور یک مملکت از وقوع چنین حادثهای مطلع نباشد؟
این سوال واقعا بجایی است. علاوه بر رییسجمهور، باید وزیر راه، وزیر کشور و وزیر دفاع نیز به این سوال پاسخ دهند که آیا از همان ساعتهای اول در جریان گزارش اصابت موشک بودهاند یا خیر؟ البته باز هم در هر دو صورت مردم حق دارند که انتقادهایی جدی به عملکرد دولت داشته باشند. چرا که اگر گزارش به رییسجمهور داده نشده خودش جای تامل و سوال بسیار است و اگر داده شده جای پاسخ به این سوال خالی است که چرا زودتر مردم را در جریان اصل ماجرا قرار ندادهاند و سه روز دروغ به خورد افکار عمومی دادهاند؟! فکر میکنم در جایی اولین اخبار در مورد شلیک موشک توسط امریکا و ترامپ و بعدا توسط نخستوزیر کانادا منتشر شده و نشان میدهد که آنها هزاران کیلومتر آن طرفتر از کشور ما، از ماجرا باخبر بودهاند، اگر رییسجمهور ما از ماجرا بیخبر بوده، کارآمدی او به شدت زیر سوال میرود و ادامه فعالیت او به عنوان شخص اول قوه مقننه اصولا بیمعنا میشود! آخر چگونه میشود که دولت از ماجرا خبردار باشد و دو روز سخنگوی دولت و معاون وزیر راه به راحتی آب خوردن به مردم دروغ بگویند؟! این ابهامات است که مردم و افکار عمومی ما را بحق عصبانی کرده است.
یک سر دیگر این موضوع اطلاعرسانی رسانههای ماست. به نظر میرسد رسانههای ما هم در این مورد بدون کنجکاوی در مورد اصل قضیه و فقط براساس یکسری اطلاعات اداری دولتی اقدام به اطلاعرسانی کرده باشند. درحالی که اگر در راه اطلاعرسانی آنها محدودیتهایی وجود نداشت مسلما بهتر از اینها عمل میکردند. قبول دارید؟
بله. مسلم است. اما فکر میکنم رسانههای ما نیز در این میان خودشان به نوعی قربانی هستند…! شما چطور انتظار دارید در جایی که مشاور رسانهای رییسجمهور علنا رسانهها را تهدید میکند که اگر بخواهند پا را از گلیم خودشان درازتر کنند، با آنها به شدت برخورد خواهد شد، رسانهها بتوانند دنبال کشف حقیقت و افشای آن باشند؟! واقعیت این است که سیستم رسمی رسانهای ما در مواجهه با رخدادهای غیرمترقبه یا امنیتی و جنگهای روانی عاجز است و درست عمل نمیکند یا اصلا باور ندارد که باید درست عمل کند! ضمن آنکه به سیستم عمومی رسانهای کشور هم اجازه نمیدهند که به درستی به وظایف خود عمل کند. اینهم بر میگردد به نگاه غلط حاکمیتی که براساس آن مردم را محرم خود نمیدانند و اعتقادی به این ندارند که نباید به مردم دروغ گفت! در حالی که برخلاف دیدگاه این گروه، در دنیای امروز که به لطف فضای مجازی همه اخبار در عرض چند ثانیه منتشر میشود یا ماهوارهها به راحتی حتی پلاک یک ماشین را میتوانند ثبت کنند، پنهانکاری، اقدامی احمقانه و خندهدار است!
پس به نظر شما، سیستم اطلاعرسانی دولت نتوانسته و نمیتواند از پس چنین رخدادهایی برآید؟
بله. البته ما الان ۶ سال است که داریم همین مساله را فریاد میزنیم. دلیل آن هم، همین ماجرای شلیک به هواپیما؛ در این حادثه به خاطر عملکرد واقعا بد بخش اطلاعرسانی دولت، افکار عمومی به شدت جریحهدار شده است. این اصلا به صلاح دولت و کشور نیست. به نظرم رییسجمهور و مقامات ارشد کشور باید هرچه سریعتر به مردم توضیح قانعکنندهای بدهند و جلوی خطرات احتمالی بعدی را بگیرند.
در عوض رسانههای آنسوی مرزها به خوبی از این فرصتها برای ضربه زدن به ایران استفاده میکنند.
متاسفانه این یک واقعیت است. البته واقعیت تلخ دیگر این است که نه تنها رسانههای ما اصلا قدرت رقابت با رسانههای بزرگ دنیا را ندارند بلکه در بخش رسانه خودمان، خودمان را فلج کردهایم! باور دولتمردان و مدیران ارشد کشور ما این است که رسانهها باید هر آنچه مطابق میل آنهاست را منتشر کنند و کاملا گوش به فرمان باشند! درحالی که براساس اصول اولیه رسانهای، رسانه و خبرنگاری که بخواهد مجیزگو و بلهقربانگو و وامدار کسی یا جریانی باشد، اصولا رسانه و خبرنگار نیست!
با تمام این تفاصیل به عنوان یک فعال رسانهای میتوانید بپذیرید که رییسجمهور یک مملکت از واقعیت چنین مسالهای بیاطلاع بوده است؟
تاکید کردم. چه آقای روحانی خبر داشته باشد و چه خبر نداشته باشد، در هر دو صورت جای سوال و ابهام دارد! اگر خبر نداشته است که باید فکری برای خودش بکند که چگونه در مملکتی مدیریت میکند که حتی صلاح نمیدانند به او گزارشهای محرمانه اینچنینی را بدهند و اگر خبر داشته و سکوت کرده که واقعا باید باز هم به حال مردم افسوس خورد و سکوتش قابل تامل است. به هر حال رییسجمهور، وظایف و اختیاراتی دارد و باید به مردم پاسخگو باشد. روحانی هم باید به رای ۲۰ میلیونی مردم احترام بگذارد و به آنها پاسخ دهد. در سال ۷۸ و در ماجرای قتلهای زنجیرهای، آقای خاتمی، رییسجمهور دولت اصلاحات بدون اینکه بخواهد از کنار ماجرا بگذرد و با وجودی که ماجرا ریشه در گذشته عجیب و غریب سالهای قبل از او داشت، مسوولیت این حادثه را پذیرفت و تا آخرین روز هم آن را پیگیری کرد. همین مساله هم باعث شد تا مردم خاطره شیرینی از این اقدام او داشته باشند.
پس دولت باید در چنین شرایطی چه کار کند؟ منظورم امروز و در شرایط کنونی است …
همانطور که گفتم باید از مردم عذرخواهی رسمی کند. بعد هم باید با مسببین این حادثه در هر رده و جایگاهی که هستند برخورد شود. دولت نباید در مورد اعتبارش کوتاه بیاید. وگرنه اعتماد عمومی جامعه را حقیقتا از دست داده است و خواهد داد.
اعتماد/حمیدرضا خالدی