اشعار شهادت امام محمد باقر علیه السلام (۳)
اشعار شهادت امام محمد باقر علیه السلام (۳)
مجموعه: شعر و ترانه
شعر شهادت امام محمد باقر (ع)
باقر علم نبی ام کشته ی زهر جفا
پنجمین ماه ولایت شاهد کرببلا
کودکی بودم میان کاروان آل حق
همره بابا شدم راهی به دریای بلا
دیده ام روزی که خونین گشت خاک نینوا
در نبرد جیش شیطانی واصحاب خدا
دیده ام رعنا جوان جد نیکویم حسین
قطعه قطعه پیکرش گردید با تیغ جفا
دیده ام طفل رضیعی را گلویش پاره شد
بر سر دست پدر اصغر نمودی جان فدا
دیده ام اشک وپریشانی بابا در حرم
تا که شد جد غریبم هل منش اندر نوا
بارها دیدم که عمه زینبم نالید با
غرقه در خون گشتن یک گل زگلزار ولا
آه از آندم که جدم قامتش در خون طپید
شد سرش با خنجر شمر لعین از تن جدا
وای از آندم که دشمن حمله بر احرام کرد
چشم گریان می دویدم در بیابان بلا
خون شود دل تا که یاد آرم غم آنروزها
بارها کردم دعا از مرگ پوشم یک قبا
زهر کین اینک وجودم را شرر انداخته
شکر می گویم که بنماید مرا حاجت روا
ازتو ممنونم ای زهر جفا راحت شدم
فزت رب میگویم اینک چون علی مرتضا
اسماعیل تقوایی
اشعاری در مورد شهادت امام محمد باقر (ع)
مولا مولا ، ای آبروی دین ، خورشید پنجمین
ای آسمونی پا نکش ، این قدر روی زمین
ای جان من ، چی شد که پاره جیگری
یاس بودی تو ، حالا شدی نیلوفری
لب تشنه ای ، تو این دمای آخری
حکایت غربت تست ، روضه ی ده سال منا
گریز روضه های تو ، میره به سمت کربلا
عزیز زهرا
مولا مولا ، همراه کاروان ، همراه با زنان
سر بریده حسین دیدی ، تو بر روی سنان
سوختی هر دم ، با اشک و آه قافله
مردی توی ، بازار و بین هلهله
رو دستاته ، هنوزم جای سلسله
دیدی میون خیمه ها ، تشنگی و قحطی آب
گرفته خواب و از چشات ، صدای لای لای رباب
عزیز زهرا
کم کم آروم ، ذکر و دمش میاد ، فصل غمش میاد
آی نوکرا آماده شیم ، محرمش میاد
دلهای ما ، این روزا پر تاب و تابه
جون عشاق ، از انتظار روی لبه
ذکر لب ها ، امون از قلب زینبه
خدا نیاره روزی که ، داغ برادر ببینه
نبینه روی نیزه ای ، سر برادر می شینه
سالار زینب
منصور عرب
شعر در خصوص شهادت امام محمد باقر (ع)
من از تبار باقرم مردم بدانید
دل بیقرار باقرم مردم بدانید
مست و خمار باقرم مردم بدانید
امروز یار باقرم مردم بدانید
فردا کنار باقرم مردم بدانید
دست از غم او تا قیامت برندارم
ای کهکشانها آسمانها در مدارت
عرش خدا عزّ و جلّ بیقرارت
ختم رسل کرده سلامش را نثارت
بیچاره تر از من نداری در کنارت
دارم درون سینه ام شوق زیارت
کی می شود سر بر مزار تو گذارم
ای ابتدای روضه ها از خانه تو
ای هیأت عشاق در کاشانه تو
قلب تمام قدسیان دیوانه تو
بار تمام صحنه ها بر شانه تو
شد خانه آباد من ویرانه تو
من حاجتی جز مردن از عشقت ندارم
شکر خدا امشب پریشان تو هستم
مانند زهرا دیده گریان تو هستم
بیچاره ی آن قبر ویران تو هستم
تقدیر بوده اینکه حیران تو هستم
من مرده بوی گریبان تو هستم
پس کی غم تو می کشد بر روی دارم
امشب تفأل می زنم بر چشمهایت
مثل مزارت مانده خلوت روضه هایت
عیبی ندارد روضه می گیرم برایت
جانی که دارم جان من آقا فدایت
آتش زده زهر جفا بر دست و پایت
ای کاش پای غصه هایت جان سپارم
ای سوز آه سینه تو آسمان سوز
بر ما عطا فرما کمی ای مهربان سوز
قبر خرابت روضه ای داغ و نهان سوز
ای خاطرت آزرده از یک ظهر جانسوز
بر چشمهایت چند عکس خانمانسوز
امشب بیاد خاطراتت لاله زارم
قوم پیمبر را همه گمراه دیدی
آنچه ندیده هیچ چشمی آه دیدی
در بین آتش ذکر یا الله دیدی
چندین ستاره در مدار ماه دیدی
یک یوسف بی سر میان چاه دیدی
می گفتی از این غم هماره بیقرارم
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار شهادت امام محمد باقر علیه السلام (۴)اشعار شهادت امام محمد باقر علیه السلام (۲)اشعار شهادت امام محمد باقر(ع)