- تاریخ انتشار : سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ۱۰:۱۸
این روزها جام جهانی ۲۰۱۸ تبدیل به دغدغه اصلی مردم شده است. خیلیها یادشان رفته که قیمت دلار و قیمت مسکن چند شده است. تلویزیون هم صبح تا شب تبلیغات مختلف پخش میکند. از شرطبندی و پیشبینی بگیرید تا نظرسنجیهای پوچ و توخالی که اعصاب برخی از مخاطبها را درب و داغان کرده است. ورزش و به طور خاص فوتبال میتواند به همدلی، انسجام اجتماعی، روحیه تشریک مساعی و هزار و یک چیز دیگر در میان مردم منجر شود. ورزش میتواند با تخلیه هیجان جوانها از بروز خشونت جلوگیری کند. ولی گویا مسئولان این مسائل را فراموش کردهاند. چند سالی که صدا و سیما خودش تبدیل به عاملی اعصاب خرد کن در میان مردم تبدیل شده است. حتی مجریهای ورزشی هم داریم که مردم سوتیهای آنها را دست به دست میکنند و مدام به آنها تیکه و کنایه و نیش میزنند. جالب است بدانید اولین جام جهانی که تصاویر آن از تلویزیون پخش شده است مربوط به جام جهانی ۱۹۵۴ سوئیس است. جام جهانی ۱۹۷۰ هم به اولین دوره جام جهانی تبدیل شد که تصاویر آن به صورت زنده در سراسر جهان پخش شد. سالها از آن زمان گذشته و صدا و سیمای ایران نه تنها مسابقات فوتبال را زنده پخش میکند بلکه چند برابر آن تبلیغات افسارگسیخته تجاری روی آنتن میبرد.
مشکل اصلی مردم هستند
محمدعلی الستی استاد دانشگاه در رشته جامعهشناسی ارتباطات در زمینه پخش گسترده تبلیغات تلویزیونی در زمان جام جهانی ۲۰۱۸ به روزنامه «ابتکار» میگوید: «مردم از میزان تبلیغات کلافه نشدهاند. روزنامهنگارهایی مانند شما که شبیه روشنفکرها هستند از بحثهای سطحی و پوپولیستی (عامهپسند) خسته شدهاند. بازار تبلیغات جام جهانی فوتبال برای مردم بازار به شدت سرگرمکننده است. مردم کاملا درگیرش شدهاند. اگر به سطح و کف جامعه سر بزنید متوجه میشوید آنهایی که مدام بحث اقتصادی میکردند و تاکید داشتند که قیمت دلار سرسامآور شده است و دیگر نانی برای خوردن نداریم، حالا وسط هیجان و شرطبندی هستند. الان مردم میگویند برویم فوتبال را پیشبینی کنیم و جایزه ببریم. مردم مسخ شدهاند.» الستی در ادامه وضعیت و شرایط مردم در زمان برگزاری جام جهانی را اینگونه بررسی کرد: «این وضعیت به نفع حاکمان سیاسی است. دولت و حاکمیت باید دغدغه نان و زندگی مردم را داشته باشد و امنیت روانی آنها را حفظ و گرانی را رفع کند، جلوی تورم سرسامآور را هم بگیرد. آنها به جای این کارها به مدت یک ماه جام جهانی خیالشان راحت شده است. باید منتظر بمانیم و ببینیم که بعدش چه میشود.»
این استاد دانشگاه درباره شیوههای ارتباطی و تبلیغاتی در جامعه امروز ایران گفت: «یک چیز اصلی و اساسی را باید اینجا عنوان کنم. تمام مشکلات از سوی خود مردم است. اغلب مردم ما هنوز متوجه نشدهاند که آشغال مغازه را نباید در جوی آب بیندازیم. درک نمیکنیم که این کار باعث بسته شدن جوی و ایجاد سیل در بارندگی میشود. شهرداری هم باید بیاید مدام این جویها را باز کند. توجه کنید که مشکل اساسی خود مردم هستند. همچنان مردم مسائل بدیهی جامعه مدنی و منافع خودشان را به خوبی تشخیص نمیدهند. با این وضعیت چگونه باید امیدوار باشیم که جامعه مدنی، حزبهای سیاسی و امثالهم به زندگی مردم کمک کنند؟ ما در جامعهای زندگی میکنیم که سطح سواد و آگاهی بسیار پایینی دارد. تحریک عاطفی چنین جامعه ای هم خیلی راحت است. ارتباط برقرار کردن با این مردم از طریق شیوههای به اصطلاح «زرد» صورت میگیرد. رسانهها و برنامههای زرد به راحتی روی مردم تاثیر میگذارند. به راحتی اشک مردم را در میآورند و به سادگی مردم را میخندانند. در چنین جامعهای مشکل خاصی برای مردم وجود نخواهد داشت.»
محمدعلی الستی درباره میزان سانسورها و حتی نمایش آسمان مسکو به جای تماشاگران استادیومهای ورزشی و شوخیهای مردم با چنین اتفاقاتی گفت: «مردم ناراضی هستند و اگر هر شخصی تیکه و متلکی به این رفتارهای حاکمیت بیندازد برای مردم عزیز میشود. مثلا مهران مدیری یکی از اصلیترین صحنهگردانان برنامهها است. او در برنامه «دورهمی» به موضوعات سیاسی و اجتماعی یک نیش میزد و بدین گونه دل مردم خنک میشد. ولی توجه داشته باشید که خود برنامه «دورهمی» و حتی «خندوانه» در حال سرگرم کردن مردم هستند. چرا؟ برای اینکه مردم به وضعیت خودشان اعتراضی نکنند. عادل فردوسیپور هم در برنامه جام جهانیاش نقش همان مهران مدیری را ایفا میکند. او چیزی میگوید که مردم بخندند. ولی اتفاق خاصی و تغییری صورت نمیگیرد!»
صدا و سیما به زودی سکته خواهد کرد
امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در رابطه با حجم گسترده تبلیغات تلویزیونی و مسابقات پیامکی هنگام پخش مسابقات جام جهانی به روزنامه «ابتکار» گفت: «نقدهایی که به صدا و سیما داریم به خاطر دلسوزی است. علاقه داریم که مدیریت فعلی بتواند به خوبی کارش را پیش ببرد و کاملا موفق باشد. آرزوی قلبی افرادی مانند من موفقیت مدیران است. به هر حال، اشرف پهلوی، خواهر شاه مخلوع در رژیم گذشته در روزهای چهارشنبه بلیتهای اعانه ملی یا بخت آزمایی ملی داشت. در همان زمان روحانیت مثلا در برابر پول ریختن در بانک صادرات حساس بود. دلایل مختلفی هم مانند حضور صهیونیستها و بهاییها در این حساسیت دخیل بود. روحانیت در آن زمان به شدت به قرعهکشی هم اعتراض میکرد. شما میرفتید مثلا دو تومان میدادید و بلیت اعانه ملی میخریدید. جوایز فراوانی هم داشت. بنده در سالهای ۱۳۵۳ نوجوان بودم و قشنگ یادم میآید. مردم برای اینکه پولدار شوند این بلیتها را میخریدند. قرعهکشی چطوری بود؟ ساختمان اعانه ملی در خیابان ۳۰ تیر بود. نماینده دادگستری و مامور مراقبت و افراد دیگری هم میآمدند و گویها را بیرون میکشیدند و برنده مشخص میشد. تمام این پول هم وارد بنیاد اشرف پهلوی میشد. آن بنیاد کارهای مختلفی و حتی مدرسهسازی میکرد. پدر بنده هم انسان مومنی بود و همه دوستان و آشنایان را از خرید بلیت اعانه ملی منع میکرد. در حال حاضر تلویزیون را روشن میکنید و میبینید که مدام همان تبلیغات و پیامکها است. من هم یکی از همین پیامکها را یک بار فرستادم. دیدم که از حسابم در هر نوبت ۲۰۰ تومان کم میشود. به سرعت متوقفش کردم. این وضعیت با شرع اسلام جور در نمیآید.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر بررسی صدا و سیما از طریق علوم دانشگاهی گفت: «تبلیغات مانند دارو است. وقتی مریض هستید پیش دکتر میروید. او هم به شما قرص میدهد و میگوید که یکی ظهر و یکی هم شب بخور. زمانی یک فردی هم تصمیم گرفت که صبح و ظهر و شب در هر نوبت سه قرص بخورد تا زودتر خوب شود. شب هم مسموم شد و بندهخدا مرد. به نظرم تلویزیون با این دوز بالای تبلیغات به زودی سکته قلبی خواهد کرد و تتمه بینندگانش را هم از دست خواهد داد. بعد هم گله میکنند که مردم شبکههای بیگانه را نگاه میکنند و اصلا جنگ روانی در شبکههای بیگانه در جریان است. تمام مشکلات ما بر اساس سوء مدریت ما است. آقای مجری بوده که شبی ۶۴ میلیون تومان برای تبلیغ «اول مارکت» در تلویزیون گرفته است. «اول مارکت» هم میلیاردها تومان پول مردم را برداشته و برده است. در حال حاضر میبینید که پولهای حرام مدام در حال پولشویی هستند. این پولها یک روز بازار ارز و روز دیگر بازار طلا را به هم میریزد و در حال حاضر وارد بورس شده است. »
امیدعلی مسعودی درباره شکل و شیوه سانسور در صدا و سیما گفت: «این روزها در جامعه اطلاعاتی به سر میبریم. اطلاعات هم بر اساس دادهها و این دادهها در دسترس عموم مردم است. فیلمهای بازیهای جام جهانی به صورت رایگان در اینترنت موجود است. دیگر محدودیتی وجود ندارد. البته سانسور همیشه هم بد نیست. اگر در زمین فوتبال توهینی به ملت ایران و جمهوری اسلامی بشود، طبعا باید سانسور بشود. اینگونه هم نیست که همه چیز باید پخش شود. آبروی افراد خیلی مهم است. ولی نباید از نظر دور داشته باشید که نشان دادن تماشاگری که شادی میکند هیچ اشکالی ندارد. برخی از مدیران رسانه ملی حرفهای نیستند. آنها باید بزنگاهها را درک کنند. جام جهانی بهترین فرصت آشتی مردم با رسانه ملی است. ۹۰ دقیقه فوتبال پخش میکنند که سرتاسرش تبلیغ است و در ادامه ۱۲۰ دقیقه دیگر هم تبلیغ پخش میکنند. ما به اشباع رسیدهایم. دقت کردید؟ در وضعیت اشباع، مردم رسانهزده میشوند. رسانه ما رقیبهای فراوانی دارد. حالا دیگر مخاطب انتخاب میکند. اعتقاد دارم که صدا و سیما از مخاطبنشناسی به مخاطبگریزی رسیده است. برخی مدیران رسانه ملی تنها به دنبال کسب درآمد هستند. رادیو را روشن کردم. مجری گفت میخواهیم درباره آینده بچههای شما حرف بزنیم. در ادامه نیم ساعت صحبت کرد تا یک «سی دی» کمک آموزشی را به ما غالب کند! ما انقلاب فرهنگی کردهایم و نباید اینگونه باشد. شبکه «الجزیره» را نگاه کنید. آنها هیچ تبلیغی ندارند. صدا و سیمای ما هم پس از انقلاب تبلیغات نداشت. در ادامه تبلیغات سالم آمد که منتهی به تبلیغات ناسالم شد. صدا و سیما نباید همه چیز را سیاسی ببیند. ولی باید همه چیز را دینی ببینیم. باید سیره مکتب پیامبر اکرم (ص) را دنبال کنیم. حضرت محمد (ص) اطلاعات را از مردم دریغ نمیکرد. پیامبر اکرم (ص) خودش را برای مردم به دردسر انداخت.»
این استاد دانشگاه درباره عدم وجود شادی در تلویزیون گفت: «تیم ملی فوتبال ایران برنده میشود و مردم به خیابان میریزند. برای اینکه تلویزیون و جاهای دیگر شادی را سانسور میکنند. فردا نباید گله کنیم که مردم به شبکههای بیگانه نظر دارند. راهی که برخی از مدیران میروند به ترکستان میرود. تبلیغات باید در حد متعارف باشد. برنامههای ورزشی باید جذاب باشند. الان بهترین فرصت است که صدا و سیما در برخی مسائل تجدید نظر کند. مهمانهای فوتبالی این شبها هم کاملا تکراری هستند. چقدر باید حمیدرضا صدر را ببینیم؟ خسته شدهایم. باز هم تاکید میکنم که نقدهای افرادی مثل من از سر دلسوزی است و امیدوارم صدا و سیما موفق باشد.»
منبع : روزنامه ابتکار