بیوگرافی احمد مهرانفر
بیوگرافی احمد مهرانفر احمد مهرانفر
مجموعه: دنیای بازیگران
احمد مهرانفر جزو خاصترین بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون ایران است. خاص نه به خاطر بازیهایش، خاص به خاطر ویژگی اخلاقی خودش که در بسیار موارد با همکارانش متفاوت است.
احمد مهرانفرزمینه فعالیت : بازیگرتولد : ۱۰ خرداد ۱۳۵۴ برزک کاشانملیت : ایرانیسال فعالیت : ۱۳۷۹ تاکنونمدرک تحصیلی : کارشناسی بازیگری و کارشناسی ارشد کارگردانی را از دانشکده هنر
احمد مهرانفر
زندگی هنری احمد مهرانفراحمد مهرانفر (زاده ۱۰ خرداد ۱۳۵۴) بازیگر ایرانی است. مهرانفر از سال ۱۳۷۸ اجرای حرفهای تئاتر را آغاز و در کنار بازیگرانی مانند پرویز پرستویی، پانتهآ بهرام، امیر جعفری، مهتاب نصیرپور و حبیب رضایی اجرای نقش تئاتری را تجربه کردهاست.احمد مهرانفر برای اولین بار در فیلم «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» در سینمای ایران ظاهر شد و پس از آن در فیلم «اقلیما»، «حقیقت گمشده»، «دربارهٔ الی…»، «کلبه» و «آتشبس» و تئاترهایی همچون «همه چیز دربارهٔ آقای ف»، «فنز»، «قهوه تلخ»، «شکلک» «۱۷ دی کجا بودی؟» و… به ایفای نقش پرداختهاست. او نویسندگی و کارگردانی نمایش «ادیپ افغانی» را نیز در کارنامه هنری خود ثبت کردهاست. احمد مهرانفر در چند مجموعه تلویزیونی، از جمله مجموعه سریال پایتخت ۱ و ۲ و ۳ و ۴ در نقش «ارسطو» حضور در تلویزیون را تجربه کرده است.
گفتگو با احمد مهرانفر
احمد مهرانفر جزو خاصترین بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون ایران است. خاص نه به خاطر بازیهایش، خاص به خاطر ویژگی اخلاقی خودش که در بسیار موارد با همکارانش متفاوت است. در او خبر ادا و اصول نیست. او فارغ از شوها، جلب توجه کردنها و بازیگری جز روی صحنه که در بین عوام هم رایج شده، خودش است. خودی که خیلی دوست دارد آن را پنهان کند. بدترین چیز برای او این است که مخاطبان آثارش به جای باور شخصیتی که آن را جان داده، خود احمد مهرانفر را ببینند. برای همین است که با گریم و لباس شخصیتها، فقط به زبان آنها صحبت میکند و هیچوقت حین ضبط یک مجموعه با لباس و ویژگی کاراکترش حاضر به مصاحبه نمیشود و ترجیح میدهد پایان کار، وقتی خودِ خودش است درباره «ارسطوها و خنجریها و دایی اسدلیها» حرف بزند.کارش را از تئاتر آغاز کرده و به قول خودش در تئاتر جان کنده تا توانسته به مرور ایفاگر نقش کوتاه و به مرور صاحب نقش اصلی در سینما و تلویزیون باشد. خیلی جاها شنیده فلانی بازیگر تئاتر است، چرا به عرصه تصویر آمده است؟ شنیده و ناراحت شده اما مقاومت کرده و ادامه داده تا به او اعتماد کردهاند و به اینجا رسیده است.مهرانفر میگوید روزگاری شر و شور بوده و دیگران را هم سرگرم میکرده است اما حالا مدتی است در سکوت به سر میبرد و به سختی خندهاش میگیرد.*تلقی شخصی من در سالهایی که پشت صحنه سریالها به ویژه «پایتخت» شما را میدیدم اینگونه بود که چندان علاقهای به دیده شدن و جلب توجه ندارید، حتی کمتر مصاحبه میکنید. چطور احمد مهرانفر با این ویژگیها سراغ بازیگری آمد و نقشهایی مثل ارسطو، پنجعلی یا دایی اسدلی را بازی کرد که زمین تا آسمان با او فرق میکنند؟- خیل آدمها از نوجوانی به بازیگری علاقه پیدا میکنند. از ابتدا چیزی وجود دارد، مثل تابلویی که روی دیوار نصب شده و دوستش دارید اما وقتی وارد آن تابلو میشوید میبینید چقدر جزئیات دارد و همه چیز آن را نمیتوانید کشف کنید. بازیگری هم همینطوری است. من از ابتدا به بازیگری علاقه شدم و هرچه بیشتر وارد آن شدم، احساس کردم دنیای بزرگی است که هیچوقت تمامی ندارد و به انتها نمیرسد.
یک جور بازیگوشی در بازیگری است که دوستش دارم. من بهترین لحظات زندگیام را روی صحنه و جلوی دوربین داشتهام. لحظاتی که به راست خودم و همه چیز جدا میشوم. یک جاهایی واقعا خندهام میگیرد. من در زندگی واقعی خنده رو نیستم اما در «شاهگوش» یا «پایتخت» یک جاهایی واقعا خندهام میگیرد و نمیتوانم خودم را کنترل کنم. در صورتی که در زندگی واقعی چندان چیز خندهداری نمیبینم. سریال مثلا طنزی که آدمها خیلی جاها به آنها میخندند مرا نمیخنداند.
مصاحبه با احمد مهرانفر بازیگر سریال پایتخت
*پس در بازیگری کاملا از خودتان فاصله میگیرید و ویژگیهای آنِ شما میشوند که خودتان را با آنها نمیشناسید؟- بله. بیشتر قرار گرفتن در یک موقعیت و شکل گرفتن یک لحظه واقعی مرا به خنده میاندازد. اینکه هیچ چیزی وجود ندارد و شما بی آلایش و پاک در یک موقعیت قرار میگیری، آن را زندگی میکنی و بدون آنکه به چیز دیگری فکر کنی خندهات میگیرد. من خودم خیلی وقتها به آدمها حسادت میکنم، آنهایی که خیلی راحت میخندند. چون من خودم اینطوری نیستم. اما گاهی جلوی دوربین که رفتهام گرچه خودم نمیخواستم اما خندهدار به نظر میرسیدم.کودکی و بازیگوشی را که در بازیگری هست به صورت ناخودآگاه دوست دارم. حالا دیگر به جایی رسیدهام که فکر میکنم به جز بازیگری کار دیگری نمیتوانم بکنم و اصلا دوست ندارم کاردیگری انجام بدهم. واقعا کار دیگر دست من برنمیآید و تواناییاش را ندارم. من وارد بازیگری شدم، جلو آمدم، درسش را خواندم، تمرین کردم و جلوتر میآیم اما همچنان چیزی که مرا جذب کند وجود دارد. آن کودکی و بازیگوشی… اینکه میتوانم با کارم آدمها را جدا از اینکه سرگرم کنم، به فکر فرو ببرم، برایم مهم است. خیلی به این قضیه فکر میکنم که وقتی نقشی بازی میکنم حرفی هم برای گفتن داشته باشم. رسیدن به مرحلهای که آدمها نگاهت میکنند و اینجا میتوانی حرف خودت را هم بزنی، به شکلی کودکانه یا مانیفستوار.اینها جذابیت بازیگری است. ضمن اینکه انسان در بازیگری به یک خودشناسی میرسد. یک جور کشف خود و درونیات خود. بعضی وقتها که به صورت ناخودآگاه کار میکنی، لحظاتی کشف میشود که تو را به این فکر فرو میبرد که چرا؟ من در بازیگری این خودشناسی را دوست دارم. به روانشناسی هم علاقه زیادی دارم. اینکه وقتهایی ناخودآگاه درگیر موقعیتی میشوم و مدام روی مساله روانشناسی فکر میکنم، خیلی برایم جالب و جذاب است.برای همین علیرغم کار طنزی که داشتهام، دوست داشتم کار جدی هم انجام بدهم. چون فکر میکنم در این زمینهها هم حرفی برای گفتن دارم. چون در این کارها میشود حرف جدیتر زد و دوست دارم در این نوع تجربه بازیگری هم خودم را محک بزنم. جدا از این مساله در عرصه بازیگری یک قضیه شهرتی نیز وجود دارد که آدم را قلقلک میدهد. خود من هم زمانی معروف شدن را دوست داشتم اما اکنون دیگر این قضیه برایم مهم نیست و حتی وقتی میبینم مرا میشناسند ناراحت هم میشوم.البته خوشبختانه رفتار مردم خیلی خوب است و انگار یک فامیلهایشان را که خیلی وقت است او را ندیدهاند، میبینند. مردم همیشه خیلی خوش انرژی هستند. گرچه دیدهام در برخورد با برخی افراد تکه پرانی میکنند و رفتار نادرستی انجام میدهند. اما همه وقتی مرا میبینند خوشحال میشوند. این هم یک پیامد بازیگری است که خیلی آن را دوست ندارم. نمیگویم بی علاقهام، اما خیلی علاقه ندارم.
احمد مهرانفر بازیگر سریال پایتخت
*بالاخره مرحلهای است که شما آن را پشت سر گذاشتید.- بله، چیزی که من در بازیگری خیلی دوست دارم این است که مخاطب مرا کمتر ببیند یعنی خود مرا نبیند. شاید برای همین است که همیشه از مصاحبه با گریم پرهیز میکنم. دوست دارم تماشاگر آن شخصیت را ببیند، ارسطو را ببیند. وقتی من خارج از لهجه ارسطو با گریم او با شما حرف بزنم، باورپذیری تماشاگری که مرا در تلویزیون ببیند دچار خدشه میشود. دوست دارم در دنیای بازیگری که اکنون برای خودم ساختم، نقش متفاوتی بازی کنم. همه بازیگران چنین چیزی را دوست دارند اما اینکه چقدر موفق باشند، مهم است. این موضوع به این نیاز دارد که فرصت و شانس هم برای بازیگر فراهم شود. به هر حال دغدغه بازیگری که اکنون در من وجود دارد این است که نقش متفاوتی بازی کنم و تماشاگر من را در آن آدمها بپذیرد و واقعا فکر کند که چنین آدمی وجود دارد. ارسطو را بپذیرد و من را نبیند، درباره نقش دیگر هم همینطور.*واقعا همینطور است. هر بار که کار تازها شما میبینم نقش قبلی و خود شما را فراموش میکنم. حتی نقش کوتاهتان در فیلم سینمایی «دربند».- زمانی که در خیابان من را ارسطو یا خنجری صدا میزدند، ناراحت میشدم اما بعد که فکر کردم دیدم این اتفاق خوب است اینکه مرا نبینند و آنقدر آن آدم را باور کرده باشند که حتی وقتی خود تو را میبینند ارسطو صدایت کنند، حتی اسم و فامیل تو را ندانند. چنین اتفاقی خیلی کم پیش میآید. اکثرا بازیگران را با اسم و فامیل خودشان صدا میزنند، اما بعضی وقتها برای برخی آدمها این اتفاق میافتد. البته همیشه به هنر خودشان برنمیگردد و ناش شرایطی است که فیلمنامه برای آنها فراهم کرده است و گروه تولید و کارگردانی با هم کمک کردهاند تا این اتفاق بیفتد. من حالا دنبال این هستم که بستری فراهم شود تا من دوباره نقش دیگری را خلق کنم و تماشاگر باز هم مرا نبیند و آن شخصیتها را ببیند. این برای من خیلی جذاب است.*فکر میکنم رسیدن به این هدف قدری دشوار و نیازمند گذشتن از پیشنهاد بسیاری خواهد بود.- به هر حال این نوع موضوع خیلی برایم ارجحیت دارد که نقش بعدیام در چه ژانری باشد مدام کمدی نباشد و از نقشهایی که بازی کردهام فاصله داشته باشد. من در «درباره الی» و کار آقای کاهانی تجربیات جدیدی داشتهام اما دلم میخواهم در هر دو زمینه فعالیت داشته باشم.*در ارسطویی که سالها با او زندگی کردهاید، حرفی که مدنظر شما است و اعتقاد دارید نقشها باید حرفی برای گفتن داشته باشند، چقدر وجود دارد؟- خیلیها به من میگویند ما مشابه ارسطو را دیدهایم و خیلی دیگر را یاد خودشان میاندازد اینکه اگر در این لحظه بودند چه میکردند و چه اتفاقی میافتاد. کدام عادت ارسطو را در خودشان و خیلی دیگر میبینند و اینکه عاداتشان خوب است یا بد.
احمد مهرانفر
*فکر میکنید چقدر بازیگری باعث رشد شخصی شما شده است؟ همین خودشناسیها و خلوتها چقدر ترقی شما را در پی داشته است؟- خودم فکر میکنم خیلی تاثیرگذار بوده است. بازیگری باعث شده من با هر آدمی که مواجه میشوم، هم به ظاهر و هم به درون او توجه کنم هم به حرفهایی که میزند. برای مثال تکیهکلامهایی که در نقشهایم استفاده میکنم برای من نیستند بلکه با خیل آنها در ارتباط با آدمها مواجه میشوم. همواره که حرف آدمها را میشنوم میتوانم حدس بزنم چقدر از این حرفها متعلق به خود او است و کدام حرفهایش را از فضای دیگری وام گرفته است. این موضوع باعث شده آدمها را بیشتر بشناسم.خیلی وقتها که در موقعیتی قرار میگیرم پیش از اینکه واکنشی نشان بدهم خودم را از بالا میبینم و به رفتارم فکر میکنم. همین باعث یک بی خیالی میشود، چرا که من به طور کامل درگیر موقعیتی که در آن هستم نمیشوم، بلکه از بالا آن را نگاه میکنم و خیلی درگیر احساسات نمیشوم.*اینگونه که شما در جمع رفتار میکنید بیشتر به نویسندهها میمانید تا بازیگرها که خودنمایی جزو کارشان است.- اتفاقا من به نوشتن خیلی علاقه دارم و هر وقت فرصتی داشته باشم مینویسم. وقتی میدانم تا دو سه ماه سرکاری نمیروم، مطالعه را شروع میکنم و در کنارش مینویسم. بعضیها هستند که میتوانند خیلی خوب ماجراها را تعریف کنند، برخی هم بر ، بهتر میتوانند بنویسند. من هم از دسته دوم هستم و نوشتنم بهتر از تعریف کردنم هست. بازیگری باعث شده من سکوت کنم. شاید اگر این رشته را نخوانده بودم و در آن فعالیت نمیکردم، اینقدر سکوت نداشتم.*منظورتان این است که قبل از دانشگاه و ورود به رشته بازیگری شخصیت متفاوتی داشتید؟- دقیقا. من خیلی آدم شرو شوری بودم، نه اینکه بخواهم کسی را اذیت کنم اما خیلی اهل بگو و بخند بودم و آدمها را سرگرم میکردم. اما بعد از آن کم کم شروع به فرو رفتن در خودم کردم. شاید هم این موضوع خوب نباشد اما کاملا ناخودآگاه این اتفاق افتاد.*شما هم تقویتش کردید و سعی نکردید جلوی این تغییر فضا را بگیرید.- بله. من این را فهمیدهام که انسان باید حسهایش را رها کند و نباید جلویشان را بگیرد. اگر انسان جایی گریهاش میگیرد باید بگرید. چون اینها احساساتی است که باید تجربهشان کرد. به ویژه به عنوان بازیگر. از سوی دیگر اگر این احساسات سرکوب شوند، تبدیل به عقده میشوند. برای همین من سعی میکنم همیشه راحت باشم. اینطور نیست که از خودم بپرسم چرا من اینقدر ساکتم یا بداخلاقم. میگویم عیب ندارد. اگر از این حالت لذت میبرم بگذار همینطور باشم.
احمد مهرانفر بازیگر نقش ارسطو در سریال پایتخت
فیلم شناسی احمد مهرانفر
سینمایی
سالنام اثرسمتکارگرداناکران
۱۳۹۳
ایران برگر
بازیگر
مسعود جعفری جوزانی
–
۱۳۹۲
دربند
بازیگر
پرویز شهبازی
۱۳۹۲
۱۳۹۰
بیخود و بیجهت
بازیگر
عبدالرضا کاهانی
–
۱۳۸۹
عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت
بازیگر
پوریا آذربایجانی
–
۱۳۸۹
یک عاشقانه ساده
بازیگر
سامان مقدم
۱۳۸۹
۱۳۸۹
اسب حیوان نجیبی است
بازیگر
عبدالرضا کاهانی
–
۱۳۸۸
هیچ
بازیگر
عبدالرضا کاهانی
–
۱۳۸۷
درباره الی
بازیگر
اصغر فرهادی
–
۱۳۸۷
عصر روز دهم
بازیگر
مجتبی راعی
–
۱۳۸۷
کلبه
بازیگر
جواد افشار
–
۱۳۸۶
استشهادی برای خدا
بازیگر
علیرضا امینی
–
۱۳۸۶
حقیقت گمشده
بازیگر
محمد احمدی
–
۱۳۸۶
تسویهحساب
بازیگر
تهمینه میلانی
۱۳۸۶
۱۳۸۵
اقلیما
بازیگر
محمدمهدی عسگرپور
–
۱۳۸۴
آتشبس
بازیگر
تهمینه میلانی
–
۱۳۸۴
شاعر زبالهها
بازیگر
محمد احمدی
–
۱۳۸۱
عشق فیلم
بازیگر
ابراهیم وحیدزاده
–
۱۳۸۰
نان، عشق و موتور ۱۰۰۰
بازیگر
ابوالحسن داوودی
–
مجموعه تلویزیونی
سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۴
پایتخت ۴
بازیگر
سیروس مقدم
رمضان ۱۳۹۴
۱۳۹۲
پایتخت ۳
بازیگر
سیروس مقدم
نوروز ۱۳۹۳
۱۳۹۱
پایتخت ۲
بازیگر
سیروس مقدم
نوروز ۱۳۹۲
۱۳۹۱
مینیسریال «شب یلدا» (بخش سریال پایتخت ۲)
بازیگر
سیروس مقدم
شبکه ۱
۱۳۸۹
پایتخت ۱
بازیگر
سیروس مقدم
پخش در نوروز ۱۳۹۰
۱۳۸۷
تلهفیلم «واقعیت مجازی»
بازیگر
رضا بهشتی
شبکه ۱
۱۳۸۶
تلهتئاتر «خانواده تت»
بازیگر
مائده طهماسبی
شبکه ۴
۱۳۸۴-۱۳۸۵
تلهفیلم «مسیر سبز» (آفتاب بر همه یکسان میتابد)
بازیگر
عباس رافعی
تهیه شده برای شبکه جهانی سحر[۱]
۱۳۸۲
بانکیها
بازیگر
مهدی مظلومی
شبکه ۲
شبکه خانگی
سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۳
ابله
بازیگر
کمال تبریزی
در نقش اسدلی
۱۳۹۲
شاهگوش
بازیگر
داود میرباقری
در نقش «صولت خنجری» پخش در شبکه خانگی [۲]
احمد مهرانفر
احمد مهرانفر
جدید احمد مهرانفر
احمد مهرانفر بازیگر نقش ارسطو در سریال پایتخت
احمد مهرانفر
احمد مهرانفر با مونا فائز پور ازدواج کرد
احمد مهرانفر بازیگر سینما و تلویزیون روز شنبه ۲۵ فروردین در پست اینستاگرامی خبر از ازدواج خود با مونا فائزپور داد. همزمان مونا فائزپور نیز در صفحه اینستاگرام خود با انتشار همان پست، خبر ازدواجش با احمد مهرانفر را تایید کرده است.مونا فائزپور مانند احمد مهرانفر بازیگر است.
بیوگرافی مونا مونا فائزپور همسر احمد مهران فر:
مونا فائزپور متولد دهه ۶۰، فعال در مدلینگ و تئاتر است. آشنایی مونا فائزپور با بازیگر مشهور سریال پایتخت ( احمد مهران فر) در سال ۹۷ به ازدواج او ختم شد. فیزیک خاص چهره اش باعث شده که مونا فائزپور به عنوان مدل نیز فعالیت داشته باشد.
مونا فائزپور ورزشی است و فوتبال را پیگیری می کند، او یک طرفداران دو آتیشه تیم استقلال تهران می باشد.
گردآوی:بخش سرگرمی بیتوته
منابع:
mehrnews.com
wikipedia.org
دیگر مطالب…شوخی تصویری احمد مهرانفر با نتانیاهو آخرین وضعیت ارسطو در سریال پایتخت ۳ارسطو و بدلش!/ تصویر شخصیت محبوب «پایتخت» در استیکر تلگرامتصویر جشن هستهای بازیگران در سریال پایتختاحمد مهران فر هنوز یخ اش باز نشده؟!