دعوت از بهشت
مجموعه: داستانهای خواندنی
در بین شاگردان شیوانا زوج جوانی بودند که چهره ای فوق العاده شفاف و ملکوتی داشتند. این دو زوج به شدت شیفته سخنان شیوانا بودند و با وجودی که کلبه شان در دورترین نقطه دهکده بود.
اما هر روز صبح زودتر از بقیه در کلاس شیوانا شرکت می کردند. ویژگی برجسته این زوج جوان یعنی شفافیت فوق العاده چهره و آرامش عمیق شان همیشه برای بقیه شاگردان شیوانا یک سوال بود. روزی دختری جوان که صورتی معمولی داشت در مقابل جمع از جا برخاست و از شیوانا پرسید:” استاد! همه ما به یک اندازه از درس های شما بهره می بریم.شما برای همه ما یک درس واحد می گوئید. پس چگونه است که چهره بعضی از ما شفافیت معمولی دارد و چهره این زوج جوان اینچنین ملکوتی می درخشد!”
شیوانا تبسمی کرد و گفت:”ایمان و باور اندک روح تو را به بهشت خواهد برد. اما باور زیاد بهشت را به روح تو می آورد.هر چه باور تو به خالق کائنات بیشترباشد. حضور او در وجود تو بیشتر نمودار می گردد. ”
داستان های جالب و خواندنیاهدای قلب ( عاشقانه )داستان زیبای مترسک یک پایان خوشآیا تا بحال به معنی این جملات فکرکرده اید !!اعتقادت را چند می فروشی؟به این چنین زنی باید افتخار کرد