نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد…
نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد…
مجموعه: شعر و ترانه
نمیشود که بهار از تو سبزتر باشدگل از تو گلگون تر
امید از تو شیرین تر.نمیشود ،پاییز
فضای نمناک جنگلی اش برگهای خسته ی زردش
غمگین تر از نگاه تو باشد….نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد.
نمیشود که که تو باشی به مهربانی مهتابدر آن زمان که روح دردمند ولگردم
بستری میجوید بالینی میخواهد
تا شاید دمی بیاساید.نمیشود که تو باشی به مهربانی مهتاب
و این روح دردمند ولگرد باز هم کوله را زمین نگذارد
و سررا بر زانوی مهربانی تو.نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد
شکوفه از تو شاداب ترپاییز از تو غمگین تر.
نمیشود که تو باشی و شعر هم باشدنمیشود که تو باشی ، ترانه هم باشد
نمیشود که تو باشی ، گلدان یاس هم باشدنمیشود که تو باشی بلور هم باشد .
نمیشود که شب هنگام عطر نگاه تو باشد
محبوبه های شب هم باشند…. نمیشود ، میدانم نمیشود که بهار از تو سبزتر باشد….
“شادروان نادر ابراهیمی”
منبع:monir58157.blogfa.com
گلچینی از شعر و ترانه هااشعار زیبای نیمایوشیج اشعار زیبا و عاشقانه(۲)اشعار زیبای جامی اشعار زیبای فروغ فرخزاد اشعار زیبای پاییزیشعر کوچه فریدون مشیری و جواب هما میرافشار