پیامک های عاشقانه بخش ۵۶۵

پیامک های عاشقانه بخش ۵۶۵

ای همیشگی ترینم
میخوام عاشق تو باشم
میخوام از تو جون بگیرم
اگه لایق تو باشم….. مــــردانــه تــر عــاشــقـــم بـــاش…..
تـــا بــبــیـــنــــی…..
بـــرای دیـــوانـگــی هــایــت…..
چــقـــدر زنـــم…… به <@> من تو <:)))>< نفهمیدی ؟!!! . . . . . . . میگم به چشم من تو ماهی !!! سیاه و سفید کردن عکس هایم، دیگر فایده ای ندارد! همه فهمیده اند، رنگ پریدگی چهره ام را... (سعید صادق پور) https://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gifhttps://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gif*بچه جاده ساوهhttps://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gifhttps://4s3.ir/wp-content/uploads/2021/03/arrow-down.gif* بهم گفته بودنکه دو رو هستی ولی باورم نمیشد یکی اون روی ماهت اون یکی اون روی گلت که یکی پس از دیگری بدتر واسه برخی انسانها هرکاری کنید دوستتان نخواهند داشت و برخی هم هر کاری کنید دست از دوست داشتنتان برنخواهند داشت، پس:(جایی روید که عشق حضور دارد). بوسید مجنون پای سگ .مردم گفتند این چه بود؟ گفت:این گاه گاهی سوی لیلی میرود... اگه یه روز فکر کردی نبود کسی بهتر از بودنش چشماتو ببند و نبودنشو تصور کن..... اگه چشات خیس بدون هنوز دوسش داری پس رهاش نکن!!!!!! دوســتــــ دارم...... حــتــــی.... بـالــشـــی را کــه شــب هــا بــا ســـر تــو مـهــربـان اســت.... و آرام.... آرام.... آرام.... مــی خــوابــانـــد تـــو را.... تــا صـبـــح.... خیلی سخت است عاشق کسی باشی که روحش هم خبرنداشته باشد. اماخیلی شیرین است که آهسته وعاشقانه نگاهش کنی ودر دلت بگی خیلی دوستت دارم امروز براتـــون عشــــق آرزو میکنم از اون عشقایــــی کـــه .. هــــر روز با لبخنــــد از خــــواب بیدار بشید و بگیــــد : ” زنـدگــــی یـعـنـی ایــن چقــــــــدر خوشبختـــــــم .. ” حوصلـه ام سر رفتـه است ! کآش مـی شد . . . بـﮧ جای دست روی دست گذاشتن دست توی دستت مـی گذاشتم !!! نمیگم دوست دارم.نمیگم عاشقتم.میگم دیوونتم که اگه ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونس!!!!!!!!! قلبم لج کرده است،،، می گوید یا با او یا من می ایستم تو تنها برو . . . رویا بوسیدن "توست"... زیر آبشار گیسویت... آنها که در می آیند... سراب های بی آبند...!! من بی تو چه قدر ساده رفتم بر باد / تو نام مرا چه زود بردی از یاد من حبه ی قند کوچکی بودم که / از دست تو در پیاله ی چای افتاد شاید باورت نشود اما حضورت، چنان گرمایی به وجود سردم بخشید که حس میکنم چه زیباست پرستش کسی که برایم تمام دنیاست ... دوست دارم ... پیری می گفت همه چیز درمان و چاره دارد جز مرگ اما مرگ که زندگی دوباره است آغازی نو است چیزی که درمان ندارد درد عاشقیست وگرنه فرهاد زندگی بی عشق را انتخاب می کرد میخوام باور کنم تا آخر عمر کنارت سالها تحویل میشه، جهان با عشق ما آغاز میشه، جهان بی عشق ما تعطیل میشه...