یکی از فانتزیام اینه که…(۱۱)
یکی از فانتزیام اینه که…(۱۱)
مجموعه: مطالب طنز و خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که
بزنم یکی رو بکشم(البته نه بی خودی طرف به دخدر همسادمون متلک گفته )ما رو هم که همه میدونن عاشق دخدر همسادهبعد که خواستن اعدامم کنن بهم بگن اخرین جملت چیهمنم با افتخار بگم :من با این کارم دنیا رو از وجود دو… نجات دادم(یکی خودم یکی هم مقتول)شما هم دیگه از شر من خلاص می شیداگه همه ما این کارو بکنیم بچه هایمان زندگی بهتری خواهند داشتو بعد روحم تو افق محو بشه
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که…تو تاکسی نشسته باشم ۴ تا دختر داف سانتی مانتال نامبر وان که همگی کتاب زبان دستشونه هم سوار تاکسیه شنبعد یهو موبایل من زنگ میخوره گوشیم و راحت از جیبم در میارم بعد شروع کنم تند تند انگلیسی صحبت کردن با طرفبعد که گوشیو قطع کردم و همه تو کف حرکته بودن دوباره گوشیه زنگ بخوره اینبار شروع کنم اسپانیایی خف در حد لا لیگا و مسی صحبت کنمبعد که همه گرخیدن به راننده به کردی بگم پیاده میشموقتی پیاده شدم همه هم پشت سرم پیاده بشناونی که از همه خوشگل تر بود بیاد جلو بپرسه آقا ببخشید شما زبانو کجا یاد گرفتین میشه شمارتونو داشته باشممنم یه لبخند بهش بزنم بعد یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بکنم و بگم:شرمنده من بیژن نیستم من نیما هستم ولی میتونم شمارمو بدم فقط بعد از ولنتاین زنگ بزن بعد اونم بگه :عزیزم من به جز تو تا حالا با هیشکی نبودم” بعد من ندونم باید احساسِ “خاص ” بودن بکنم، یا “خر” بودن !افق مفق ام نمیرم همینه که هست !
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینکه:در نظر دارم یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم…هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟بگم: “چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی…”بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآه mellowsmileyلامصب عنده کلاسه!
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ، بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛ از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم …به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاددستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتمدر ِ گوشم پچ پچ کنهبگه بابایی بهم پول میدی ؟داریم با بچه ها میریم بیرون …موهاشو بزنم کنار .ماچش کنم ،بگم برو از جیبم وردار باباییبه خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم و بعدشم تو افق محو!
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که یه روز ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺸﻢ؛ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ:ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭘﮋﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻦ!ﻣﮕﺎﻥ!!ﺳﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ!ﻣﮕﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻱ!؟ﻣﺎﮐﺴﻴﻤﺎﻱ ﻣﺸﮑﻲ ﺷﻴﻄﻮﻥ دارب چبکار میکنی اون گوشه واستادی؟!؟۲۰۶ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺭﺁﻫﻨﮕﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺪﻳﻤﻴﻪ…ﻋﻮﺿﺶ ﮐﻦ…ﺑﻨﺰ ﻣﺸﮑﻲﺑﻨﻨﻨﻨﻨﻨﻨﺰ…پسته میخوریو ﻓﺨﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﻭﺷﻲ!!?ﺑﺰﻥ بغل کصافت
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که…با دوست پسرم برم بیرون بعد بابام مارو بیرون ببینهبعد من و دوست پسرم سریع بدوییم تو افق محو شیمبعد بابام بیخیال نشه اونم بیاد تو افق دوست پسرمو زیر مشت و لقط(لگد) بزنه بترکونهبعد دوست پسرم عمر با عزتشو بده به شما.بعد چون شگون نداره مرده رو زمین بمونه همون تو افق با سوز و گداز فراوان خاکش کنمو دیگه آخر هر هفته بدون فانتزی برم تو افق سر خاکش
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که…درگیر یه بازی کثیف بشم (مواد مخدر) بعد دوستم بهم بگه نیما بکش بیرون از این جریان لعنتی بعد من رو به پنجره به افق خیره بشم و در حالی که دارم سیگار میکشم بهش بگم میخوام از این بازی کثیف بکشم بیرون اما یه کاره ناتموم دارم! این لعنتیا دختر همسایمونو واسه تضمین خیانت نکردن من به گروه گروگان گرفتن !بعد دوستم با یه لبخند ملیح دستشو بزاره رو شونم و بگه برو تا اخرش رفیقبعد من برم سر قرار تو یه سوله خارج از شهر داد بزنم کجایید من اینجام !بعد یه دفعه چراغها روشن بشن من نتونم جایی ببینم دستمو بگیرم جلوی صورتمبعد ریس باند بگه نیما من رو تو یه حساب دیگه ای باز کرده بودم هنوزم وقت هست برگرد به گروه ! علاوه به حقوق بیشتر یه پراید هم بهت پاداش میدیم بعد من با عصبانیت بگم زِر نزن نفله اون دخترو آزاد کنید جاش منو بگیرید !بعد طرف دست به جیب بشه تنفگو در بیاره ۳ تا گلوله شلیک کنه به سمت منبعد منم همونجوری که دستم جلوی صورتم بود تیرهارو رو هوا نگه دارم بعد بگم دشواری ندارهکه فقط پرایدو به من نشان بدید بعد پراید و بگیرمو برم سمت افق محو بشم
فانتزیهای خنده دار
یکی از فانتزیام اینه که :تو کوچه دارم رو پایی میزنم سیگارم هم دستمه.از دور میبینم مسی و رونالدو دارم میان سمتم…منم بدوم برم سمتشون با یه حرکت به جفتشون لایی بزنم بعد کف کنن بگن تو چجوری این کارو کردیبگم من شاگرد استاد تهامی هستم بعدشم این که چیزی نیست توپو بندازم بالا که بخوام مثله سوباسا برگردون بزنماما اون بالا همینجوری وایسم یهو یه صدایی بیاد بگه ادامه داستان هفته آینده..بعدش تا هفته آینده همینجوری تو هوا باشم تا اینکه توپو شوت کنم…همینجوری که توپ داره میره تو افق محو بشه منم یه کام سنگین از سیگارم بگیرم بعدش یه دفعه پووووووووف تو دود سیگارم محو بشم!!!
منبع:kamyab.ir
در ادامه بخوانیدبرای پسرهای ترشیده که دنبال زن می گردند!!درد دل دختری با مادرشدفترخاطرات تازه عروسروش مفید برای جلوگیری ازبی شوهریفرق نیمرو درست کردن خانومها با آقایونفرهنگ لغت طنز ایرانی